حدیث ثقلین: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر بصری پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
کلمه عربی «'''ثقل'''» در لغت به معنای کالای گرانبها است و در اینجا «'''[[ثقلین]]'''» به معنای دو چیز گرانبها است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=سید احمد نوابی|کد زبان=fa|نشانی=http://shiastudies.com/fa/%D8%AB%D9%82%D9%84%DB%8C%D9%86-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C-%DA%86%D9%87%D8%9F/|عنوان=ثقلین یعنی چه؟|وبگاه=}}</ref> حدیث ثقلین به دو چیز گرانبهایی اشاره می کند که [[محمد|پیامبر اسلام]]  به پیروان خود توصیه می کند که پس از خود به آن بچسبند و ذکر می کند که اگر این دو چیز را محکم بگیرید، گمراه نمی شوید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Majma‘ al-Bahrayn|جلد=5|صفحه=331}}</ref>
کلمه عربی «'''ثقل'''» در لغت به معنای کالای گرانبها است و در اینجا «'''[[ثقلین]]'''» به معنای دو چیز گرانبها است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=سید احمد نوابی|کد زبان=fa|نشانی=http://shiastudies.com/fa/ثقلین-یعنی-چه؟/|عنوان=ثقلین یعنی چه؟|وبگاه=}}</ref> '''حدیث ثقلین''' به دو چیز گرانبهایی اشاره می‌کند که [[محمد|پیامبر اسلام]] به پیروان خود توصیه می‌کند که پس از او به آن بچسبند و ذکر می‌کند که اگر این دو چیز را محکم بگیرید، گمراه نمی‌شوید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Majma‘ al-Bahrayn|جلد=5|صفحه=331}}</ref>


== متن حدیث ==
== متن حدیث ==
من [<nowiki/>[[محمد]]] در میان شما دو گنج به جای گذاشتم که اگر به آنها بچسبید، پس از من گمراه نخواهید شد. یکی از آنها بزرگتر از دیگری است: کتاب خدا ([[قرآن]]) که ریسمانی است که از آسمان به زمین کشیده شده است و دومی عترت و[[اهل بیت]] من است. این دو از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه به حوض [فراوانی در بهشت، [[کوثر]]] بازگردند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=Sahih Muslim|کد زبان=EN|نشانی=https://sunnah.com/muslim:2408a|عنوان=Sunnah}}</ref>
حدیث ثقلین از [[احادیث]] [[متواتر]] و مشهور [[اسلامی]] است منقول از [[پیامبر اسلام]] که در مورد جایگاه [[قرآن]] و [[اهل بیت]] بیان شده است.


== انواع حدیث ==
==== متن عربی ====
ظاهراً این روایت بارها از سوی محمد نقل شده است، اما بالاترین و معتبرترین روایت این حدیث مربوط به واقعه [[غدیر خم]] است که محمد پس از آخرین [[حج]] خود در پایان آخرین سال زندگی خود خطبه ای ایراد کرد.<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=EN|نشانی=https://www.al-islam.org/hadith-al-thaqalayn/some-sahih-versions-hadith|عنوان=Some Sahih Versions of the Hadith}}</ref>
۱) انّی تارک فیکم الثقلین (و فی روایة خلیفتین) أحدهما أکبر من الآخر کتاب الله حبل ممدود من السماء إلی الأرض و عترتی أهل بیتی و انّهما لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض<ref>{{پک|الامین|۱۳۷۱|ک=اعیان الشیعه|ص=۳۶۵|ج=۱}}</ref>


انواع دیگری از این حدیث وجود دارد و در میان مکاتب مختلف فکری، همگی بر قرآن به عنوان اولین ثقه اتفاق نظر دارند. برخی از روایات ا[[هل سنت]] در حدیث ثقلین، [[سنت]] یعنی سیره محمدی را جایگزین اهل بیت می کنند. این حدیث از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا محمد امت خود را به هدایت پس از خود توصیه می کند و به صراحت ذکر می کند و هشدار می دهد که یک یا هر دو مورد را ترک نکنند و تأکید می کند که این دو مورد از هم جدا نمی شوند تا در بهشت در کنار حوض با او ملاقات کنند. به وضوح به نظر می رسد که تغییر در اصل روایت به دلیل تغییر عمدی در متن تاریخی پس از او است.<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=EN|نشانی=https://www.islamquest.net/en/archive/fa24250|عنوان=Which of the two versions of Hadith Thaqalayn are more authentic?}}</ref>
۲) عن النبی قال: انی اوشک ان ادعی فاجیب و انی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله عزوجل و عترتی – کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی – و ان اللطیف الخبیر اخبرنی انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظرونی بما تخلفونی فیهما.<ref name=":0" />
==منابع==
 
<references />
==== ترجمه ====
۱) من [<nowiki/>[[محمد]]] در میان شما دو گنج (در روایتی دیگر دو یادگار) به جای گذاشتم که اگر به آنها بچسبید، پس از من گمراه نخواهید شد. یکی از آنها بزرگتر از دیگری است: کتاب خدا ([[قرآن]]) که ریسمانی است که از آسمان به زمین کشیده شده است و دومی عترت و [[اهل بیت]] من است. این دو از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه به حوض [فراوانی در بهشت، [[کوثر]]] بازگردند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=Sahih Muslim|کد زبان=EN|نشانی=https://sunnah.com/muslim:2408a|عنوان=Sunnah}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی|عنوان کتاب=دانشنامه بزرگ اسلامی|پیوند نویسنده=http://lib.eshia.ir/23022/17/6300/حدیث_ثقلین|جلد=17|صفحه=6300}}</ref>
 
۲) {ای مردم} به زودی {به سوی خداوند} خوانده خواهم شد و {این دعوت را} اجابت خواهم کرد حال آن که دو شیئ گرانقدر را در میان شما می‌نهم: کتاب خدا و عترت خود را – کتاب خدا رشته‌ای است که از آسمان به زمین کشیده شده است و عترت من خاندان من‌اند.–  {پس} بدانید که {خدای} آگاه مرا خبر داد این دو هیچ‌گاه از یکدیگر جدا نخواهند شد تا {روز قیامت} در کنار حوض بر من وارد شوند. پس بنگرید که پس از من چگونه با ایشان رفتار می‌کنید.<ref name=":0" />
 
در برخی دیگر از نقل‌ها آن دو را ثقل اکبر و ثقل اصغر گفته‌اند که مراد از اولی قرآن و مراد از دومی عترت است.<ref name=":0" />
 
== لغت و مفهوم شناسی حدیث ==
==== معنای ثقل ====
در لغت «ثَقَل» به معنای بار و کالای مسافر و هر شیء گران‌بها و ارزشمندی است که باید در نگهداری آن کوشش شود. برخی از اهل لغت «ثِقل» و «ثَقَل» را به یک معنا دانسته‌اند، اما برخی دیگر میان آن دو تفاوت قائل شده‌اند. جمع هر دو واژه اثقال است. واژه سه حرفی «ثقل» در قرآن به کار نرفته اما «اثقال» در چند آیه و «ثَقَلان» فقط در یک آیه به کار رفته است. عموم [[مفسران]] مراد از صورت اخیر را دو گروه [[جن]] و انس و معدودی از مفسران هم مراد از آن را قرآن و [[عترت]] دانسته‌اند. در دسته‌ای دیگر مراد از این واژه را قرآن و عترت (اهل بیت) دانسته‌اند که برگرفته از حدیث مورد بحث است.<ref name=":0">{{پک|نفیسی|۱۳۹۳|ک=دانشنامه جهان اسلام|ف=حدیث ثقلین}}</ref>
 
==== مفهوم حدیث ====
در این حدیث پیامبر اسلام، [[امت]] خود را به حرمت نهادن به دو شیء گرانقدر (ثقلین) سفارش و سپس آن دو را کتاب و عترت (اهل بیت) معنا کرده‌اند؛ لذا این حدیث به سبب کاربرد همین واژه به «ثَقَلین» یا «ثِقلَین» مشهور است. در باب نام‌گذاری «عترت» و «قرآن» به ثقلین دو قول وجود دارد. یکی اینکه عمل به قرآن و اهل بیت دشوار و سنگین است. دوم اینکه مقام و جایگاه آنها والا و گرانقدر است. حدیث ثقلین با اختلاف الفاظ و برخی افزایش‌ها و کاستی‌ها در منابع نقل شده که در نقل مشهورتر در معرفی ثقلین «کتاب الله و عترتی» آمده است و در برخی دیگر از نقل‌ها آن دو چیز را با دو عنوان «ثقل اکبر» و «ثقل اصغر» گفته‌اند؛ لذا بنابر آنچه در این روایات آمده [[مصداق]] و مراد از «ثقل اکبر» قرآن و مراد از «ثقل اصغر» عترت خواهد بود.<ref name=":0"/>
 
== دو قرائت متفاوت از حدیث ==
این روایت بارها از سوی محمد نقل شده است، اما بالاترین و معتبرترین روایت این حدیث مربوط به واقعه [[غدیر خم]] است که محمد پس از آخرین [[حج]] خود در پایان آخرین سال زندگی خود خطبه ای ایراد کرد.<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=EN|نشانی=https://www.al-islam.org/hadith-al-thaqalayn/some-sahih-versions-hadith|عنوان=Some Sahih Versions of the Hadith}}</ref> در این روایت بنابر نقل‌های مشهور، محمد در کنار کتاب خدا، از عترت (اهل بیت) نام برده است. در منابع اسلامی قرائت‌ها و نقل‌های دیگری از این حدیث نیز وجود دارد که در میان مکاتب مختلف فکری، همگی بر قرآن به عنوان اولین ثقه اتفاق نظر دارند. اما در برخی از روایات، [[اهل سنت]] در حدیث ثقلین، [[سنت]] یعنی سیره محمدی را جایگزین اهل بیت کرده‌اند. این حدیث از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ زیرا محمد امت خود را به هدایت پس از خود توصیه می‌کند و به صراحت ذکر می‌کند و هشدار می‌دهد که یک یا هر دو مورد را ترک نکنند و تأکید می‌کند که این دو مورد از هم جدا نمی‌شوند تا در بهشت در کنار حوض با او ملاقات کنند. به وضوح به نظر می‌رسد که تغییر در اصل روایت به دلیل تغییر عمدی در متن تاریخی پس از او است.<ref>{{یادکرد وب|کد زبان=EN|نشانی=https://www.islamquest.net/en/archive/fa24250|عنوان=Which of the two versions of Hadith Thaqalayn are more authentic?}}</ref>
 
== زمان و مکان صدور حدیث ==
پیامبر اسلام در طول دوره رسالت خود تنها دو سخنرانی با بیش از صدهزار شنونده داشته است. یکی روز [[عرفه]] (نهم [[ذی الحجه]] سال ۱۰ ق) و دیگری در [[رویداد غدیر خم|غدیر خم]] (۱۸ ذی الحجه سال ۱۰ ق) که در هر دو مورد حدیث ثقلین با همان قرائت مشهور «کتاب الله و عترتی» نقل شده است. در کل بیان این حدیث توسط محمد در ۶ مورد انجام شده است:<ref name=":1">{{پک|مهدوی پور|۱۳۸۹|ک=حدیث ثقلین با دو قرائت|ص=۱۹|ج=}}</ref><ref>{{پک|خوئی|۱۴۲۴|ک=علی امام البرره|ص=۲۹۲–۳۰۴|ج=۱}}</ref>
 
۱. بازگشت از طائف، سال ۸ هجری
 
۲. روز عرفه، نهم ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، [[عرفات]]
 
۳. دوازده ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، [[مسجد خیف]]، [[منی]]<ref>{{پک|ابن کثیر|۱۴۱۵|ک=البدایة و النهایة|ص=۲۰۲|ج=۵}}</ref>
 
۴. روز عید غدیر، هجده ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، سرزمین [[غدیر خم]]
 
۵. در آستانه مرگ، اواخر صفر، سال ۱۱ هجری، [[مسجدالنبی]]
 
۶. در بستر مرگ، بیست و هشت صفر، سال ۱۱ هجری، در حجره شریفه
 
== راویان و منابع حدیث ==
[[علامه امینی]] در ''[[الغدیر]]'' متن گفتار پیامبر اسلام (مشهور به [[حدیث غدیر]]) را از صد و ده تن از [[صحابه]] به نقل از منابع [[اهل سنت]] بیان کرده است.<ref>{{پک|امینی|۱۴۱۶|ک=الغدیر|ص=۴۱–۱۴۴|ج=۱}}</ref> او در این کتاب قسمت‌هایی از سخنرانی طولانی پیامبر در روز غدیر را آورده که در بعضی از آنها حدیث ثقلین با قرائت مشهور «کتاب الله و عترتی» آمده است. (به نقل از [[ام سلمه]]، [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر]]، [[حذیفه]]، [[زید بن ارقم]]، [[عامر بن لیلی]] و [[علی بن ابی‌طالب]]). با توجه به تکرار این حدیث در موارد مختلف، حدیث مذکور در تمامی طبقات به حد تواتر رسیده که نام چهل تن از صحابه که متن روایت آنها صحیح است، در ذیل آورده می‌شود:<ref>{{پک|امینی|۱۴۱۶|ک=الغدیر|ص=۴۸–۱۳۰|ج=۱}}</ref><ref name=":1"/>
 
۱.[[ابو ایوب انصاری]] ۲.[[ابوذر غفاری]] ۳. ابو رافع ۴.[[ابو سعید خدری]] ۵. ابو شریح خزاعی ۶. ابو قدامه انصاری ۷. ابو لیلی انصاری ۸.[[ابو هریره]] ۹.[[ابو الهیثم بن تیهان]] ۱۰.[[انس بن مالک]] ۱۱.[[براء بن عازب]] ۱۲. جابربن عبدالله انصاری ۱۳.[[جبیر بن مطعم]] ۱۴. جریر بن عبدالله ۱۵. حبشی بن جناده ۱۶. حذیفه بن اسید ۱۷. حذیفه بن ثابت ۱۸.[[حذیفه بن یمان]] ۱۹.[[حسن بن علی]] ع ۲۰.[[خزیمه بن ثابت]] ۲۱. زید بن ارقم ۲۲.[[زید بن اسلم]] ۲۳.[[زید بن ثابت]] ۲۴. [[سعد بن ابی وقاص]] ۲۵.[[سلمان فارسی|سلمان]] ۲۶.[[سهل بن سعد]] ۲۷.[[ضمره اسلمی]] ۲۸.[[طلحه بن عبدالله تیمی]] ۲۹. عامر بن لیلی ۳۰.[[عبدالرحمن بن عوف]] ۳۱. عبدالله بن حنطب ۳۲.[[عبدالله بن عباس]] ۳۳.[[عبدالله بن عمر]] ۳۴.[[عدی بن حاتم]] ۳۵. عقبه بن عامر ۳۶. علی بن ابی‌طالب ۳۷.[[عمار یاسر]] ۳۸.[[عمر بن خطاب]] ۳۹.[[عمرو عاص|عمروعاص]] ۴۰.[[مقداد بن اسود]].
 
سه نفر از [[صحابیات]] نیز حدیث ثقلین را [[روایت]] کرده‌اند: ۱.[[فاطمه زهرا]] (دختر پیامبر) ۲. ام سلمه ([[همسران پیامبر|همسر پیامبر]]) ۳.[[ام ایمن]] (از زنان بهشتی)<ref>{{پک|امینی|۱۴۱۶|ک=الغدیر|ص=۳۱۱|ج=۱}}</ref><ref name=":1"/> [[ابن حجر هیتمی|ابن حجر]] نیز راویان حدیث ثقلین را بیش از بیست تن از صحابه می‌داند.<ref>{{پک|ابن حجر هیتمی|۱۳۸۵|ک=صواعق المحرقة|ص=۱۵۰|ج=۱}}</ref><ref name=":1" />
 
[[شیعه دوازده‌امامی|شیعیان]] نیز این حدیث را به ۸۲ طریق نقل کرده‌اند. از جمله [[صفار قمی]] در ''[[بصائرالدرجات]]''، [[عیاشی]] در [[تفسیر عیاشی|''تفسیر خود'']]، [[کلینی]] در [[اصول کافی|''کافی'']]، [[قمی]] در [[تفسیر قمی|''تفسیرش'']]، [[ابن بابویه]] در ''[[خصال]]'' و [[معانی‌ الاخبار|''معانی‌ الاخبار'']] و [[کمال الدین|''کمال الدین'']]، [[شیخ مفید|مفید]] در ''[[الارشاد]]'' و ''[[الامالی (مفید)|الامالی]]'' و [[شیخ طوسی|طوسی]] در [[الامالی (طوسی)|''الامالی'']]. [[سید هاشم بحرانی]] تمام این طرق را در [[غایة المرام|''غایة المرام'']]  جمع‌آوری کرده است. در بیشتر این طرق سند حدیث به پیامبر اسلام و در موارد معدودی به [[امامان دوازده‌گانه]] ختم می‌شود.
 
== کتاب‌شناسی ==
دربارهٔ این حدیث تاکنون کتاب‌های متعددی نگاشته شده است. بنابر گزارش مهدوی پور از مؤلفان و محققان شیعی، در کتاب ''حدیث ثقلین با دو قرائت'' نام برخی از نویسندگان به همراه نام کتاب‌هایشان به شرح زیر است:<ref name=":1"/>
 
# حافظ ابوالفضل محمد بن طاهر شیبانی مقدسی (۵۰۷_۴۴۸ق) کتاب مستقلی به نام «''طرق حدیث ثقلین''» به رشته تحریر درآورده است.
# علامه [[میر حامد حسین هندی]] (۱۳۰۶_۱۲۴۶ ق) جلد دوازدهم ''[[عبقات الانوار]]'' را به بررسی سندی و محتوایی «حدیث ثقلین» اختصاص داده و شبهات [[عبدالعزیز دهلوی]] (۱۲۳۹–۱۱۵۹ ق) را پاسخ داده است.
# شیخ قوام الدین محمد وشنوه‌ای (۱۳۲۵–۱۴۱۸ق)، کتاب ''حدیث ثقلین'' در سال ۱۳۷۰ ق را تألیف کرده که انتشارات دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه قاهره مصر آن را در سال ۱۳۷۴ ق چاپ نموده است.
# سید علی میلانی (معاصر)، ''نفحات الازهار'' را در سه جلد به عربی برگردانده که مربوط به همان بخش حدیث ثقلین از کتاب ''عبقات الانوار'' می‌باشد.
# سید حسن افتخارزاده (معاصر)، ''عبقات الانوار'' (بخش حدیث ثقلین) را خلاصه و به ترجمه فارسی جلدهای اول تا سوم ''نفحات الازهار'' پرداخته است.
# زکریا برکات علی درویش (معاصر)، کتاب ''قره العین بحدیث الثقلین'' را نگاشته که مؤسسه کوثر قم آن را در سال ۱۴۲۲ ق منتشر نموده است.
 
== پانویس ==
=== ارجاعات ===
{{پانویس|۴|اندازه=ریز}}
 
=== منابع ===
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=ابن حجر هیتمی|نام=|پیوند نویسنده=ابن حجر هیتمی|پیوند نویسنده۲=|پیوند ویراستار=|عنوان=صواعق المحرقة|کوشش=عبدالوهاب عبداللطیف|ویرایش=|سری=|سال=۱۳۸۵|ناشر=مکتبة القاهره|مکان=مصر|زبان=عربی|گفتاورد=|پی‌نوشت=|مترجم=|شابک=|پیوند=}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=ابن‌کثیر دمشقی|نام=|پیوند نویسنده=ابن‌کثیر دمشقی|پیوند نویسنده۲=|پیوند ویراستار=|عنوان=البدایة و النهایة|کوشش=|ویرایش=|سری=|سال=۱۴۱۵|ناشر=مکتبة المعارف|مکان=بیروت|زبان=عربی|گفتاورد=|پی‌نوشت=|مترجم=|شابک=|پیوند=}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=امینی|نام=عبدالحسین|پیوند نویسنده=عبدالحسین امینی|پیوند نویسنده۲=|پیوند ویراستار=|عنوان=الغدیر|کوشش=|ویرایش=|سری=|سال=۱۴۱۶|ناشر=مرکز دایرة المعارف فقه اسلامی|مکان=قم|زبان=|گفتاورد=|پی‌نوشت=|مترجم=|شابک=|پیوند=}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=الامین|نام=السید محسن|پیوند نویسنده=السید محسن الامین|پیوند نویسنده۲=|پیوند ویراستار=|عنوان=اعیان الشیعه|کوشش=حسن الامین|ویرایش=|سری=|سال=۱۳۷۱|ناشر=دار التعارف للمطبوعات بیروت|مکان=بیروت|زبان=عربی|گفتاورد=|پی‌نوشت=|مترجم=|شابک=|پیوند=https://lib.eshia.ir/71735/1/365}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=خوئی|نام=سید ابوالقاسم|پیوند نویسنده=سید ابوالقاسم خوئی|پیوند نویسنده۲=|پیوند ویراستار=|عنوان=علی امام البرره|کوشش=سید محمد مهدی خرسان|ویرایش=|سری=|سال=۱۴۲۴|ناشر=دارالهادی|مکان=قم|زبان=عربی|گفتاورد=|پی‌نوشت=|مترجم=|شابک=|پیوند=https://noorlib.ir/book/info/15058/}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=مهدوی پور|نام=علی اکبر|پیوند نویسنده=علی اکبر مهدوی پور|پیوند نویسنده۲=|پیوند ویراستار=|عنوان=حدیث ثقلین با دو قرائت|کوشش=|ویرایش=|سری=|سال=۱۳۸۹|ناشر=انتشارات رسالت|مکان=قم|زبان=فارسی|گفتاورد=|پی‌نوشت=|مترجم=|شابک=|پیوند=https://noorlib.ir/book/view/142852/}}
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=نفیسی|نام=شادی|پیوند نویسنده=نفیسی|ویراستار=|مقاله=حدیث ثقلین|دانشنامه=دانشنامه جهان اسلام|عنوان جلد=دانشنامه جهان اسلام|سال=۱۳۹۳|ناشر=بنیاد دایرة المعارف اسلامی|مکان=تهران|پیوند مدخل=https://lib.eshia.ir/23019/1/4261}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۳۷

کلمه عربی «ثقل» در لغت به معنای کالای گرانبها است و در اینجا «ثقلین» به معنای دو چیز گرانبها است.[۱] حدیث ثقلین به دو چیز گرانبهایی اشاره می‌کند که پیامبر اسلام به پیروان خود توصیه می‌کند که پس از او به آن بچسبند و ذکر می‌کند که اگر این دو چیز را محکم بگیرید، گمراه نمی‌شوید.[۲]

متن حدیث

حدیث ثقلین از احادیث متواتر و مشهور اسلامی است منقول از پیامبر اسلام که در مورد جایگاه قرآن و اهل بیت بیان شده است.

متن عربی

۱) انّی تارک فیکم الثقلین (و فی روایة خلیفتین) أحدهما أکبر من الآخر کتاب الله حبل ممدود من السماء إلی الأرض و عترتی أهل بیتی و انّهما لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض[۳]

۲) عن النبی قال: انی اوشک ان ادعی فاجیب و انی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله عزوجل و عترتی – کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی – و ان اللطیف الخبیر اخبرنی انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظرونی بما تخلفونی فیهما.[۴]

ترجمه

۱) من [محمد] در میان شما دو گنج (در روایتی دیگر دو یادگار) به جای گذاشتم که اگر به آنها بچسبید، پس از من گمراه نخواهید شد. یکی از آنها بزرگتر از دیگری است: کتاب خدا (قرآن) که ریسمانی است که از آسمان به زمین کشیده شده است و دومی عترت و اهل بیت من است. این دو از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه به حوض [فراوانی در بهشت، کوثر] بازگردند.[۵][۶]

۲) {ای مردم} به زودی {به سوی خداوند} خوانده خواهم شد و {این دعوت را} اجابت خواهم کرد حال آن که دو شیئ گرانقدر را در میان شما می‌نهم: کتاب خدا و عترت خود را – کتاب خدا رشته‌ای است که از آسمان به زمین کشیده شده است و عترت من خاندان من‌اند.– {پس} بدانید که {خدای} آگاه مرا خبر داد این دو هیچ‌گاه از یکدیگر جدا نخواهند شد تا {روز قیامت} در کنار حوض بر من وارد شوند. پس بنگرید که پس از من چگونه با ایشان رفتار می‌کنید.[۴]

در برخی دیگر از نقل‌ها آن دو را ثقل اکبر و ثقل اصغر گفته‌اند که مراد از اولی قرآن و مراد از دومی عترت است.[۴]

لغت و مفهوم شناسی حدیث

معنای ثقل

در لغت «ثَقَل» به معنای بار و کالای مسافر و هر شیء گران‌بها و ارزشمندی است که باید در نگهداری آن کوشش شود. برخی از اهل لغت «ثِقل» و «ثَقَل» را به یک معنا دانسته‌اند، اما برخی دیگر میان آن دو تفاوت قائل شده‌اند. جمع هر دو واژه اثقال است. واژه سه حرفی «ثقل» در قرآن به کار نرفته اما «اثقال» در چند آیه و «ثَقَلان» فقط در یک آیه به کار رفته است. عموم مفسران مراد از صورت اخیر را دو گروه جن و انس و معدودی از مفسران هم مراد از آن را قرآن و عترت دانسته‌اند. در دسته‌ای دیگر مراد از این واژه را قرآن و عترت (اهل بیت) دانسته‌اند که برگرفته از حدیث مورد بحث است.[۴]

مفهوم حدیث

در این حدیث پیامبر اسلام، امت خود را به حرمت نهادن به دو شیء گرانقدر (ثقلین) سفارش و سپس آن دو را کتاب و عترت (اهل بیت) معنا کرده‌اند؛ لذا این حدیث به سبب کاربرد همین واژه به «ثَقَلین» یا «ثِقلَین» مشهور است. در باب نام‌گذاری «عترت» و «قرآن» به ثقلین دو قول وجود دارد. یکی اینکه عمل به قرآن و اهل بیت دشوار و سنگین است. دوم اینکه مقام و جایگاه آنها والا و گرانقدر است. حدیث ثقلین با اختلاف الفاظ و برخی افزایش‌ها و کاستی‌ها در منابع نقل شده که در نقل مشهورتر در معرفی ثقلین «کتاب الله و عترتی» آمده است و در برخی دیگر از نقل‌ها آن دو چیز را با دو عنوان «ثقل اکبر» و «ثقل اصغر» گفته‌اند؛ لذا بنابر آنچه در این روایات آمده مصداق و مراد از «ثقل اکبر» قرآن و مراد از «ثقل اصغر» عترت خواهد بود.[۴]

دو قرائت متفاوت از حدیث

این روایت بارها از سوی محمد نقل شده است، اما بالاترین و معتبرترین روایت این حدیث مربوط به واقعه غدیر خم است که محمد پس از آخرین حج خود در پایان آخرین سال زندگی خود خطبه ای ایراد کرد.[۷] در این روایت بنابر نقل‌های مشهور، محمد در کنار کتاب خدا، از عترت (اهل بیت) نام برده است. در منابع اسلامی قرائت‌ها و نقل‌های دیگری از این حدیث نیز وجود دارد که در میان مکاتب مختلف فکری، همگی بر قرآن به عنوان اولین ثقه اتفاق نظر دارند. اما در برخی از روایات، اهل سنت در حدیث ثقلین، سنت یعنی سیره محمدی را جایگزین اهل بیت کرده‌اند. این حدیث از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ زیرا محمد امت خود را به هدایت پس از خود توصیه می‌کند و به صراحت ذکر می‌کند و هشدار می‌دهد که یک یا هر دو مورد را ترک نکنند و تأکید می‌کند که این دو مورد از هم جدا نمی‌شوند تا در بهشت در کنار حوض با او ملاقات کنند. به وضوح به نظر می‌رسد که تغییر در اصل روایت به دلیل تغییر عمدی در متن تاریخی پس از او است.[۸]

زمان و مکان صدور حدیث

پیامبر اسلام در طول دوره رسالت خود تنها دو سخنرانی با بیش از صدهزار شنونده داشته است. یکی روز عرفه (نهم ذی الحجه سال ۱۰ ق) و دیگری در غدیر خم (۱۸ ذی الحجه سال ۱۰ ق) که در هر دو مورد حدیث ثقلین با همان قرائت مشهور «کتاب الله و عترتی» نقل شده است. در کل بیان این حدیث توسط محمد در ۶ مورد انجام شده است:[۹][۱۰]

۱. بازگشت از طائف، سال ۸ هجری

۲. روز عرفه، نهم ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، عرفات

۳. دوازده ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، مسجد خیف، منی[۱۱]

۴. روز عید غدیر، هجده ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، سرزمین غدیر خم

۵. در آستانه مرگ، اواخر صفر، سال ۱۱ هجری، مسجدالنبی

۶. در بستر مرگ، بیست و هشت صفر، سال ۱۱ هجری، در حجره شریفه

راویان و منابع حدیث

علامه امینی در الغدیر متن گفتار پیامبر اسلام (مشهور به حدیث غدیر) را از صد و ده تن از صحابه به نقل از منابع اهل سنت بیان کرده است.[۱۲] او در این کتاب قسمت‌هایی از سخنرانی طولانی پیامبر در روز غدیر را آورده که در بعضی از آنها حدیث ثقلین با قرائت مشهور «کتاب الله و عترتی» آمده است. (به نقل از ام سلمه، جابر، حذیفه، زید بن ارقم، عامر بن لیلی و علی بن ابی‌طالب). با توجه به تکرار این حدیث در موارد مختلف، حدیث مذکور در تمامی طبقات به حد تواتر رسیده که نام چهل تن از صحابه که متن روایت آنها صحیح است، در ذیل آورده می‌شود:[۱۳][۹]

۱.ابو ایوب انصاری ۲.ابوذر غفاری ۳. ابو رافع ۴.ابو سعید خدری ۵. ابو شریح خزاعی ۶. ابو قدامه انصاری ۷. ابو لیلی انصاری ۸.ابو هریره ۹.ابو الهیثم بن تیهان ۱۰.انس بن مالک ۱۱.براء بن عازب ۱۲. جابربن عبدالله انصاری ۱۳.جبیر بن مطعم ۱۴. جریر بن عبدالله ۱۵. حبشی بن جناده ۱۶. حذیفه بن اسید ۱۷. حذیفه بن ثابت ۱۸.حذیفه بن یمان ۱۹.حسن بن علی ع ۲۰.خزیمه بن ثابت ۲۱. زید بن ارقم ۲۲.زید بن اسلم ۲۳.زید بن ثابت ۲۴. سعد بن ابی وقاص ۲۵.سلمان ۲۶.سهل بن سعد ۲۷.ضمره اسلمی ۲۸.طلحه بن عبدالله تیمی ۲۹. عامر بن لیلی ۳۰.عبدالرحمن بن عوف ۳۱. عبدالله بن حنطب ۳۲.عبدالله بن عباس ۳۳.عبدالله بن عمر ۳۴.عدی بن حاتم ۳۵. عقبه بن عامر ۳۶. علی بن ابی‌طالب ۳۷.عمار یاسر ۳۸.عمر بن خطاب ۳۹.عمروعاص ۴۰.مقداد بن اسود.

سه نفر از صحابیات نیز حدیث ثقلین را روایت کرده‌اند: ۱.فاطمه زهرا (دختر پیامبر) ۲. ام سلمه (همسر پیامبر) ۳.ام ایمن (از زنان بهشتی)[۱۴][۹] ابن حجر نیز راویان حدیث ثقلین را بیش از بیست تن از صحابه می‌داند.[۱۵][۹]

شیعیان نیز این حدیث را به ۸۲ طریق نقل کرده‌اند. از جمله صفار قمی در بصائرالدرجات، عیاشی در تفسیر خود، کلینی در کافی، قمی در تفسیرش، ابن بابویه در خصال و معانی‌ الاخبار و کمال الدین، مفید در الارشاد و الامالی و طوسی در الامالی. سید هاشم بحرانی تمام این طرق را در غایة المرام جمع‌آوری کرده است. در بیشتر این طرق سند حدیث به پیامبر اسلام و در موارد معدودی به امامان دوازده‌گانه ختم می‌شود.

کتاب‌شناسی

دربارهٔ این حدیث تاکنون کتاب‌های متعددی نگاشته شده است. بنابر گزارش مهدوی پور از مؤلفان و محققان شیعی، در کتاب حدیث ثقلین با دو قرائت نام برخی از نویسندگان به همراه نام کتاب‌هایشان به شرح زیر است:[۹]

  1. حافظ ابوالفضل محمد بن طاهر شیبانی مقدسی (۵۰۷_۴۴۸ق) کتاب مستقلی به نام «طرق حدیث ثقلین» به رشته تحریر درآورده است.
  2. علامه میر حامد حسین هندی (۱۳۰۶_۱۲۴۶ ق) جلد دوازدهم عبقات الانوار را به بررسی سندی و محتوایی «حدیث ثقلین» اختصاص داده و شبهات عبدالعزیز دهلوی (۱۲۳۹–۱۱۵۹ ق) را پاسخ داده است.
  3. شیخ قوام الدین محمد وشنوه‌ای (۱۳۲۵–۱۴۱۸ق)، کتاب حدیث ثقلین در سال ۱۳۷۰ ق را تألیف کرده که انتشارات دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه قاهره مصر آن را در سال ۱۳۷۴ ق چاپ نموده است.
  4. سید علی میلانی (معاصر)، نفحات الازهار را در سه جلد به عربی برگردانده که مربوط به همان بخش حدیث ثقلین از کتاب عبقات الانوار می‌باشد.
  5. سید حسن افتخارزاده (معاصر)، عبقات الانوار (بخش حدیث ثقلین) را خلاصه و به ترجمه فارسی جلدهای اول تا سوم نفحات الازهار پرداخته است.
  6. زکریا برکات علی درویش (معاصر)، کتاب قره العین بحدیث الثقلین را نگاشته که مؤسسه کوثر قم آن را در سال ۱۴۲۲ ق منتشر نموده است.

پانویس

ارجاعات

  1. سید احمد نوابی. «ثقلین یعنی چه؟».
  2. Majma‘ al-Bahrayn. ج. ۵. ص. ۳۳۱.
  3. الامین، اعیان الشیعه، ۱:‎ ۳۶۵.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ نفیسی، «حدیث ثقلین»، دانشنامه جهان اسلام.
  5. Sahih Muslim. "Sunnah" (به انگلیسی).
  6. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱۷. ص. ۶۳۰۰.
  7. "Some Sahih Versions of the Hadith" (به انگلیسی).
  8. "Which of the two versions of Hadith Thaqalayn are more authentic?" (به انگلیسی).
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ مهدوی پور، حدیث ثقلین با دو قرائت، ۱۹.
  10. خوئی، علی امام البرره، ۱:‎ ۲۹۲–۳۰۴.
  11. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۵:‎ ۲۰۲.
  12. امینی، الغدیر، ۱:‎ ۴۱–۱۴۴.
  13. امینی، الغدیر، ۱:‎ ۴۸–۱۳۰.
  14. امینی، الغدیر، ۱:‎ ۳۱۱.
  15. ابن حجر هیتمی، صواعق المحرقة، ۱:‎ ۱۵۰.

منابع