مباهله: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:مباهله .jpg|بندانگشتی|302x302پیکسل|حضور اهل بیت پیامبر در مباهله ]]
مباهله
مباهله


خط ۳۲: خط ۳۳:


آنان بر جایگاه والای اصحاب حاضر در مباهله اذعان دارند، اگرچه تفسیر آنان از «[[اهل‌بیت|اهل بیت]]» ممکن است با تفسیر شیعه متفاوت باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر القرآن العظیم|نام=ابن کثیر|نام خانوادگی=دمشقی|جلد=2|صفحه=41}}</ref>
آنان بر جایگاه والای اصحاب حاضر در مباهله اذعان دارند، اگرچه تفسیر آنان از «[[اهل‌بیت|اهل بیت]]» ممکن است با تفسیر شیعه متفاوت باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر القرآن العظیم|نام=ابن کثیر|نام خانوادگی=دمشقی|جلد=2|صفحه=41}}</ref>
{{علی ابن ابی‌طالب}}


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۳۶

پرونده:مباهله .jpg
حضور اهل بیت پیامبر در مباهله

مباهله

مباهله به معنای لعنت کردن متقابل و درخواست عذاب الهی برای اثبات حقانیت یک ادعا است.[۱] این رویداد مهمی در تاریخ اسلام به شمار میرود که در آن، پیامبر اسلام(ص) همراه با خانوادهاش (حضرت علی، فاطمه، حسن و حسین(ع)) با مسیحیان نجران به چالش برخاستند.[۲] این واقعه که در سال دهم هجری و بر اساس آیات ۶۱ و ۶۲ سوره آل عمران رخ داد، به دلیل حضور بیبدیل اهل بیت پیامبر، از دیدگاه شیعه اهمیت ویژهای دارد و به عنوان یکی از مستندات برتری و عصمت آنان شناخته میشود. مباهله در فرهنگ اسلامی، نماد اوج استدلال و توسل به قدرت خداوند برای اثبات حقیقت است.[۳]

مفهوم‌شناسی

  • ریشه لغوی: از ریشه «بَهْل» به معنای رها کردن و قید و بند را از چیزی گشودن است. «ابتهال» در دعا به معنای تضرع و نیایش نیز از همین ریشه است.[۴]
  • معنای اصطلاحی: در اصطلاح اسلامی، مباهله عملی است که دو طرف یا گروه در یک disputation (مناظره) religious، برای اثبات ادعای خود، خداوند را به لعن و عذاب کسی که دروغگو است دعوت می‌کنند. این عمل با искренی کامل و ایمان راسخ به حقانیت خود انجام می‌شود.[۵]

پیشینه تاریخی

موقعیت جغرافیایی: شهر نجران در مرز حجاز و یمن، یکی از کانون‌های مهم مسیحیت در شبه‌جزیره عربستان بود.[۶]

مناظره اولیه: هیئتی از مسیحیان نجران برای گفت‌وگو درباره پیامبری حضرت محمد(ص) و مسئله حضرت عیسی(ع) به مدینه آمدند. گفت‌وگوها به نتیجه نرسید و بحث بر سر الوهیت عیسی(ع) بود.

نزول آیه: در این هنگام، آیه ۶۱ سوره آل عمران نازل شد و پیامبر را به مباهله فراخواند: «... پس بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان، زنانمان و زنانتان، و خودمان و خودتان را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.[۷]

واقعه مباهله

این رویداد در تاریخ ۲۴ یا ۲۵ ذی‌الحجه سال ۱۰ اتفاق افتاد.[۸]پیامبر(ص) با علی بن ابی‌طالب(ع)، فاطمه زهرا(س)، حسن(ع) و حسین(ع) به محل مباهله آمدند. با چهار تن: علی بن ابی‌طالب(ع)، فاطمه زهرا(س)، حسن(ع) و حسین(ع) به محل مباهله آمدند. ایشان هنگام خروج فرمودند: «هرگاه من دعا کردم، شما آمین بگویید.»

واکنش مسیحیان: وقتی اسقف نجران پیامبر را با نزدیکانش دید، به همکیشان خود گفت: «من چهره‌هایی را م[۹]ی‌بینم که اگر از خدا بخواهند کوهی را از جای برکند، خداوند چنین خواهد کرد. با اینان مباهله نکنید که هلاک خواهید شد و هیچ مسیحی تا قیامت بر روی زمین باقی نخواهد ماند.»

اهمیت و پیامدها

از دیدگاه شیعه، این واقعه گواهی آشکار بر برتری و جایگاه بی‌همتای حضرت علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) است. زیرا قرآن آنان را به ترتیب به عنوان «انفسنا» (جان‌های ما) و «ابناءنا» (پسران ما) و «نساءنا» (زنان ما) معرفی کرده است.

این واقعه پیوند نزدیکی با حدیث مشهور ثقلین (قرآن و عترت) دارد.[۱۰] یناروز وز در تقویم اسلامی، به ویژه نزد شیعیان، روزی مبارک و گرامی داشته می‌شود.

مباهله در دیدگاه اهل سنت

آنان نیز وقوع این رویداد تاریخی را تأیید می‌کنند و در کتاب‌های معتبر خود مانند صحیح مسلم روایت کرده‌اند.

آنان بر جایگاه والای اصحاب حاضر در مباهله اذعان دارند، اگرچه تفسیر آنان از «اهل بیت» ممکن است با تفسیر شیعه متفاوت باشد.[۱۱]


پانویس



مباهله

  1. طبرسی، فضل بن حسن. مجمع البیان فی تفسیر القرآن. ج. ۲. ص. ۷۶۲.
  2. نیشابوری، مسلم. «فضائل علی بن ابیطالب». فضائل الصحابه.
  3. مطهری، مرتضی. سیری در سیره نبوی. ص. ۱۲۳.
  4. لسان العرب. ج. ۱۱. پارامتر |first1= بدون |last1= در Authors list وارد شده‌است (کمک)
  5. طباطبایی، سید محمدحسین. المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۱۱. ص. ۲۲۷.
  6. السیرة النبویة. ج. ۲. ص. ۵۶۳. پارامتر |first1= بدون |last1= در Authors list وارد شده‌است (کمک)
  7. قرآن کریم.
  8. طبری، محمد بن جریر. تاریخ الطبری. ج. ۳. ص. ۱۵۶.
  9. یعقوبی، احمد بن اسحاق. تاریخ الیعقوبی. ج. ۲. ص. ۸۵.
  10. قمی، عباس. مفاتیح الجنان.
  11. دمشقی، ابن کثیر. تفسیر القرآن العظیم. ج. ۲. ص. ۴۱.