بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

ابوزید بلخی: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{Infobox philosopher |name=ابوزید بلخی |region= |era=دوران طلایی اسلام |color=#B0C4DE |birth_date=۸۵۰ |birth_place=شمستیان، بلخ، افغانستان امروزی |death_date=۹۳۴ |school_tradition=<small>دانش و فناوری، علوم اسلامی، جغرافیای اسلامی، ریاضیات در جهان اسلام، پزشکی در جهان اسلام، ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
|influenced=[[زکریای رازی]]، [[ابن سینا]]، [[ژوزف ولپی]]{{سخ}}[[اصطخری]]، [[ابن حوقل]]، [[محمد مقدسی]]
|influenced=[[زکریای رازی]]، [[ابن سینا]]، [[ژوزف ولپی]]{{سخ}}[[اصطخری]]، [[ابن حوقل]]، [[محمد مقدسی]]
}}
}}
ابوزید احمد بن سهل بلخی، از اندیشمندان ایرانی سده سوم و چهارم هجری، در زمینه‌های فلسفه، کلام، اخترشناسی، پزشکی و جغرافیا فعالیت داشت. وی ابتدا مورد حمایت مقام‌های اسماعیلی سامانی قرار گرفت اما پس از تغییر گرایش مذهبی و نگارش آثار اهل سنت، این حمایت را از دست داد. او یکی از نخستین فیلسوفان ایرانی بود که تلاش کرد میان دین و فلسفه پیوند برقرار کند و آثار گوناگونی از خود بر جای گذاشت.
'''ابوزید احمد بن سهل بلخی'''، از اندیشمندان ایرانی سده سوم و چهارم هجری، در زمینه‌های فلسفه، کلام، اخترشناسی، پزشکی و جغرافیا فعالیت داشت. وی ابتدا مورد حمایت مقام‌های [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] سامانی قرار گرفت اما پس از تغییر گرایش مذهبی و نگارش آثار [[سنی|اهل سنت]]، این حمایت را از دست داد. او یکی از نخستین فیلسوفان ایرانی بود که تلاش کرد میان [[دین]] و [[فلسفه]] پیوند برقرار کند و آثار گوناگونی از خود بر جای گذاشت.


== زندگی ==
== زندگی ==
ابوزید احمد بن سهل شامستیانی بلخی (زادهٔ حدود ۲۳۶ قمری در نزدیکی بلخ – درگذشتهٔ ۳۲۲ قمری) از اندیشمندان ایرانیِ سده سوم و چهارم هجری بود که در حوزه‌های گوناگونی چون ادب، فلسفه، کلام، اخترشناسی، پزشکی و جغرافیا فعالیت داشت. پدرش اهل سیستان بود و به نظر می‌رسد که در دستگاه اداری سامانیان در خراسان فعالیت می‌کرد. ابوزید در جوانی همراه کاروان حجاج خراسان به عراق رفت و به مدت هشت سال نزد استادانی چون ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی به آموختن فلسفه، طبیعیات، اخترشناسی و پزشکی پرداخت. او در همین دوره به سفرهایی در سرزمین عراق و نواحی اطراف آن نیز اقدام کرد.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=بلخی}}</ref>
ابوزید احمد بن سهل شامستیانی بلخی (زادهٔ حدود ۲۳۶ قمری در نزدیکی بلخ – درگذشتهٔ ۳۲۲ قمری) از اندیشمندان ایرانیِ سده سوم و چهارم هجری بود که در حوزه‌های گوناگونی چون ادب، فلسفه، [[علم کلام|کلام]]، [[اخترشناسی]]، پزشکی و جغرافیا فعالیت داشت. پدرش اهل سیستان بود و به نظر می‌رسد که در دستگاه اداری [[سامانیان]] در [[خراسان]] فعالیت می‌کرد. ابوزید در جوانی همراه کاروان حجاج خراسان به [[عراق]] رفت و به مدت هشت سال نزد استادانی چون [[ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی]] به آموختن فلسفه، طبیعیات، اخترشناسی و پزشکی پرداخت. او در همین دوره به سفرهایی در سرزمین عراق و نواحی اطراف آن نیز اقدام کرد.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=بلخی}}</ref>


پس از بازگشت به خراسان، با محمد بن احمد جیهانی، وزیر نصر بن احمد سامانی، و حسین بن علی مرورودی، سپهسالار سامانیان، که هر دو گرایش‌هایی به اسماعیلیه داشتند، ارتباط یافت و از حمایت‌های آنان بهره‌مند شد. با این حال، زمانی که کتاب‌هایی به سبک اهل سنت نوشت، حمایت آن دو را از دست داد و کمک مالی‌شان به او قطع شد. به گفته منابع، وی پیشنهاد وزارت از سوی احمد بن سهل کامکاری، سپهسالار امیر نصر، را نپذیرفت.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=بلخی}}</ref>
پس از بازگشت به خراسان، با [[محمد بن احمد جیهانی]]، وزیر [[نصر بن احمد سامانی]]، و [[حسین بن علی مرورودی]]، سپهسالار سامانیان، که هر دو گرایش‌هایی به اسماعیلیه داشتند، ارتباط یافت و از حمایت‌های آنان بهره‌مند شد. با این حال، زمانی که کتاب‌هایی به سبک اهل سنت نوشت، حمایت آن دو را از دست داد و کمک مالی‌شان به او قطع شد. به گفته منابع، وی پیشنهاد وزارت از سوی احمد بن سهل کامکاری، سپهسالار امیر نصر، را نپذیرفت.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=بلخی}}</ref>


گمان می‌رود که او پیش‌تر گرایش‌هایی به مذهب اسماعیلی داشته و پس از کناره‌گیری از این مذهب، مورد بی‌مهری جیهانی و مرورودی قرار گرفته است. مشخص نیست پس از آن به کدام مذهب روی آورده است، اما با توجه به روحیه فلسفی و آزاداندیشی وی، پیوستن دوباره‌اش به تشیع محتمل به نظر می‌رسد. برخی منابع وی را به ارتداد متهم کرده‌اند که احتمالاً ناشی از گرایش‌های فلسفی و شیعی او بوده است. ابوحیان توحیدی، از نویسندگان بزرگ سده چهارم، ابوزید را در کنار جاحظ و ابوحنیفه دینوری می‌ستاید و او را از بی‌مانندترین دانشوران می‌داند.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=بلخی}}</ref>
گمان می‌رود که او پیش‌تر گرایش‌هایی به مذهب اسماعیلی داشته و پس از کناره‌گیری از این مذهب، مورد بی‌مهری جیهانی و مرورودی قرار گرفته است. مشخص نیست پس از آن به کدام مذهب روی آورده است، اما با توجه به روحیه فلسفی و آزاداندیشی وی، پیوستن دوباره‌اش به [[شیعه|تشیع]] محتمل به نظر می‌رسد. برخی منابع وی را به [[ارتداد]] متهم کرده‌اند که احتمالاً ناشی از گرایش‌های فلسفی و شیعی او بوده است. [[ابوحیان توحیدی]]، از نویسندگان بزرگ سده چهارم، ابوزید را در کنار [[جاحظ]] و [[ابوحنیفه دینوری]] می‌ستاید و او را از بی‌مانندترین دانشوران می‌داند.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=بلخی}}</ref>


آثار او بسیار متنوع است و حوزه‌هایی چون فلسفه، علوم دینی، علوم طبیعی، ادبیات، جغرافیا و تفسیر قرآن را دربر می‌گیرد. از جمله آثار او می‌توان به اقسام العلوم، شرایع الادیان، نظم‌القرآن، عصمة الانبیاء، فضائل بلخ، صور الاقالیم (که بعدها جغرافی‌دانانی چون ابن حوقل و اصطخری از آن بهره بردند) و تفسیر الفاتحة و الحروف المقطعة فی اوائل السور اشاره کرد. شماری از آثار او نیز پاسخ به پرسش‌های معاصرانش در حوزه‌های گوناگون بوده است.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=بلخی}}</ref>
== آثار ==
آثار او بسیار متنوع است و حوزه‌هایی چون فلسفه، علوم دینی، علوم طبیعی، ادبیات، جغرافیا و [[تفسیر قرآن]] را دربر می‌گیرد. از جمله آثار او می‌توان به ''اقسام العلوم''، ''شرایع الادیان''، ''نظم‌القرآن''، ''عصمة الانبیاء''، ''فضائل بلخ''، ''صور الاقالیم'' (که بعدها جغرافی‌دانانی چون [[ابن‌حوقل]] و [[اصطخری]] از آن بهره بردند) و ''تفسیر الفاتحة'' و ''الحروف المقطعة فی اوائل السور'' اشاره کرد. شماری از آثار او نیز پاسخ به پرسش‌های معاصرانش در حوزه‌های گوناگون بوده است.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایره‌المعارف جامع اسلامی|ف=بلخی}}</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۲۲

ابوزید بلخی
متولد۸۵۰
شمستیان، بلخ، افغانستان امروزی
وفات۹۳۴
دورهدوران طلایی اسلام
مکتبدانش و فناوری، علوم اسلامی، جغرافیای اسلامی، ریاضیات در جهان اسلام، پزشکی در جهان اسلام، روان‌شناسی اسلامی
علایق اصلی
جغرافیا، ریاضیات، پزشکی، علوم اعصاب، روان‌شناسی، علم
تأثیرگرفته از

ابوزید احمد بن سهل بلخی، از اندیشمندان ایرانی سده سوم و چهارم هجری، در زمینه‌های فلسفه، کلام، اخترشناسی، پزشکی و جغرافیا فعالیت داشت. وی ابتدا مورد حمایت مقام‌های اسماعیلی سامانی قرار گرفت اما پس از تغییر گرایش مذهبی و نگارش آثار اهل سنت، این حمایت را از دست داد. او یکی از نخستین فیلسوفان ایرانی بود که تلاش کرد میان دین و فلسفه پیوند برقرار کند و آثار گوناگونی از خود بر جای گذاشت.

زندگی

ابوزید احمد بن سهل شامستیانی بلخی (زادهٔ حدود ۲۳۶ قمری در نزدیکی بلخ – درگذشتهٔ ۳۲۲ قمری) از اندیشمندان ایرانیِ سده سوم و چهارم هجری بود که در حوزه‌های گوناگونی چون ادب، فلسفه، کلام، اخترشناسی، پزشکی و جغرافیا فعالیت داشت. پدرش اهل سیستان بود و به نظر می‌رسد که در دستگاه اداری سامانیان در خراسان فعالیت می‌کرد. ابوزید در جوانی همراه کاروان حجاج خراسان به عراق رفت و به مدت هشت سال نزد استادانی چون ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی به آموختن فلسفه، طبیعیات، اخترشناسی و پزشکی پرداخت. او در همین دوره به سفرهایی در سرزمین عراق و نواحی اطراف آن نیز اقدام کرد.[۱]

پس از بازگشت به خراسان، با محمد بن احمد جیهانی، وزیر نصر بن احمد سامانی، و حسین بن علی مرورودی، سپهسالار سامانیان، که هر دو گرایش‌هایی به اسماعیلیه داشتند، ارتباط یافت و از حمایت‌های آنان بهره‌مند شد. با این حال، زمانی که کتاب‌هایی به سبک اهل سنت نوشت، حمایت آن دو را از دست داد و کمک مالی‌شان به او قطع شد. به گفته منابع، وی پیشنهاد وزارت از سوی احمد بن سهل کامکاری، سپهسالار امیر نصر، را نپذیرفت.[۲]

گمان می‌رود که او پیش‌تر گرایش‌هایی به مذهب اسماعیلی داشته و پس از کناره‌گیری از این مذهب، مورد بی‌مهری جیهانی و مرورودی قرار گرفته است. مشخص نیست پس از آن به کدام مذهب روی آورده است، اما با توجه به روحیه فلسفی و آزاداندیشی وی، پیوستن دوباره‌اش به تشیع محتمل به نظر می‌رسد. برخی منابع وی را به ارتداد متهم کرده‌اند که احتمالاً ناشی از گرایش‌های فلسفی و شیعی او بوده است. ابوحیان توحیدی، از نویسندگان بزرگ سده چهارم، ابوزید را در کنار جاحظ و ابوحنیفه دینوری می‌ستاید و او را از بی‌مانندترین دانشوران می‌داند.[۳]

آثار

آثار او بسیار متنوع است و حوزه‌هایی چون فلسفه، علوم دینی، علوم طبیعی، ادبیات، جغرافیا و تفسیر قرآن را دربر می‌گیرد. از جمله آثار او می‌توان به اقسام العلوم، شرایع الادیان، نظم‌القرآن، عصمة الانبیاء، فضائل بلخ، صور الاقالیم (که بعدها جغرافی‌دانانی چون ابن‌حوقل و اصطخری از آن بهره بردند) و تفسیر الفاتحة و الحروف المقطعة فی اوائل السور اشاره کرد. شماری از آثار او نیز پاسخ به پرسش‌های معاصرانش در حوزه‌های گوناگون بوده است.[۴]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «بلخی». دایره‌المعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.