ابوالحسن عامری
ابوالحسن عامری (حدود ۹۱۳–۹۹۲ میلادی) فیلسوف اسلامی در سنت الکندی بود که در دوره میان فارابی و ابن سینا زندگی میکرد. او در نیشابور، از ناحیه خراسان زاده شد و آموزش ابتدایی خود را در آنجا گذراند. برخی منابع ادعا میکنند که پس از آن به بلخ رفت تا نزد ابوزید بلخی، شاگرد الکندی، تحصیل کند؛ اما این فرضیه توسط برخی دیگر مورد تردید قرار گرفته است.[۱]
تحصیل و سفرها
عامری در طول زندگی خود به شهرهای مختلف خراسان سفر کرد و سپس حدود سال ۹۶۴ به ری رفت که تحت حکومت بوییدها بود و با برخی از دانشمندان در دربار بوییدها تعامل داشت. او در دو سفر به بغداد (۹۷۰–۹۷۵) با استقبال سرد دانشمندان آن شهر مواجه شد و پس از بازگشت به خراسان، تحت حمایت وزیر سامانی، ابوالفضل ابن العمید، باقی سالهای زندگی خود را در آنجا گذراند.[۲]
تدریس و تأثیرگذاری
عامری شاگردانی تربیت کرد، از جمله ابوالفرج علی بن الحسین بن هندی، و بر فیلسوفان پس از خود، از جمله ابن مسکویه و ابوحیان توحیدی تأثیر گذاشت. هرچند تأثیر او بر فلسفه پس از مرگش توسط نفوذ عظیم ابن سینا تا حدی تحتالشعاع قرار گرفت، اما آثارش توسط فیلسوفان بزرگ مانند ملاصدرا مطالعه میشد.[۳]
فلسفه عامری تلفیقی از نوافلاطونی و ارسطویی بود و او در بسیاری از نوشتههایش کوشید تا فلسفه و دین را با هم سازگار کند و برای آموزههای دینی دلایل فلسفی ارائه دهد.[۴]
آثار
آثار عامری عمدتاً فلسفی بودند و شامل تفسیرهای فلسفی بر آرای ارسطو و موضوعات علمی نیز میشد. برخی آثار مهم او عبارتند از:
- کتاب العماد علی الاباد (Book on the Afterlife) – اثر برجسته دربارهٔ زندگی پس از مرگ
- کتاب الإعلام بمناقب الإسلام (Book on the Merits of Islam)
- السیادة و الإسعاد (On Seeking and Causing Happiness)
- کتاب الإبصار و المبصر – دربارهٔ اپتیک
در آثارش تلاش کرد تا آموزههای دینی را با اصول فلسفی یونانی توجیه کند و گاه دیدگاههای معتزله را نیز بازتاب داد. او معتقد بود ایمان و کفر دارای طبیعت متفاوت هستند و عقل و دین مکمل یکدیگرند. در کتاب کتاب الإعلام، مقدمهای بر فلسفه یونان ارائه کرده و اهمیت حدیث را به عنوان پایه سایر علوم برجسته کرده است.[۵]
پانویس
ارجاعات
منابع
- Jorati, Hadi (2014). "Al-'Amiri, Abu al-Hasan". The Oxford Encyclopedia of Philosophy, Science, and Technology in Islam (به انگلیسی). Oxford University Press.