بدون جعبه اطلاعات

محمد در مدینه

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

زندگی محمد در مدینه، بخش دوم زندگانی پیامبر اسلام است که در سرزمین یثرب (مدینه امروزی) گذرانده شد. اوج قدرت و دوران شکوفایی اسلام، در دوران زندگی محمد در مدینه بود و مدینه در این سال‌ها، مرکز اسلام در شبه‌جزیره عربستان قرار گرفت. از مهمترین موفقیت‌های محمد در این دوران، میثاق مدینه، صلح حدیبیه، فتح مکه و تشکیل حکومت اسلامی با مرکزیت مدینه بود.

بنیان‌نهادن ساختار سیاسی اجتماعی نو

ماکتی از خانه محمد و مسجدالنبی و خانه چند تن از اصحاب محمد که با او به مدینه مهاجرت کردند.

یکی از نخستین کارهای محمد پس از هجرت که برای حل شکایت‌های دراز مدت قبیله‌های گوناگونِ مدینه صورت گرفت، مکتوب‌کردن سندی بود که به «میثاق مدینه» شهرت یافت. این موافقت‌نامه، «فرمی از اتحاد یا فدراسیون» را میان ۸ قبیله مدینه و مهاجران مسلمان از مکه برقرار می‌کرد که در آن حقوق و وظیفه‌های هر شهروند و چگونگی رابطه‌های میان گروه‌های گوناگون مشخص شده بود.[۱][۲] این پیمان، مفهوم ساختار اجتماعی «امت» را به عنوان اجتماعی یکسان از مؤمنان تعریف می‌کند که دربردارندهٔ یهودیان نیز می‌شد؛ اما غیر یکتاپرستان مدینه را در بر نمی‌گرفت.[۳][۴] پیمان مدینه به یهودیان مدینه در ازای وفاداری سیاسی به مسلمانان، حق استقلال فرهنگی و مذهبی می‌داد. ساختار اجتماعی که در قانون اساسی مدینه تعریف شده‌بود، ظاهری مذهبی داشت اما ملاحظه‌های عملی نیز در آن انجام شده‌بود و به شکل گسترده‌ای قانون‌های قدیمی قبیله‌ای عرب‌ها را پاس می‌داشت.[۵] این پیمان، قبیله‌ها را مسئول رفتار اعضایشان می‌دانست.[۶] محمد همچنین برای ایجاد پیوند بین مهاجرین و انصار، پیمان برادری بین آنها وضع کرد.[۷]

محمد که در ابتدا به جهت یگانه‌پرستی یهودیان، به پذیرش اسلام از جانب آنان امید داشت، پس از دریافت پاسخ منفی آنان در پذیرش اسلام، در تمایز بین امت خود و یهود کوشید. تغییر قبله از جانب اورشلیم به کعبه، از این اقدامات قلمداد شده‌است.[۸][۹] علاوه بر این، تشریع دیگر احکام شرعی پس از هجرت، همچنان ادامه داشت.[۱۰] محمد برای تبلیغ اسلام، مبلغانی را نیز به قبایل مختلف و نامه‌هایی را به سران کشورهای همسایه ارسال می‌کرد.[۱۱] او پس از ورود به مدینه، اقدام به بنای مسجد نمود.[۱۲] او در زمینی که خریداری یا به نقلی هدیه گرفته بود، مسجدی را بنا کرد.[۱۳] بنابر گزارش منابع اسلامی، زنان و خود محمد نیز در ساخت این مسجد همراهی کردند.[۱۴] روایت‌های اسلامی گزارش کرده‌اند که ارسال نامه‌ای از جانب قریشان مکه، برای تحریک اوس و خزرج بر علیه محمد، از وقایع صورت گرفته در سال دوم ه‍.ق است. طی این نامه، عبدالله بن ابی بن سلول مسئول شد تا قبایل اوس و خزرج را بر علیه محمد بشوراند. پس از رسیدن خبر ارسال نامه قریش و اقدامات عبدالله، محمد طی مذاکره‌ای، آنان را از اقدامشان منصرف کرد.[۱۵]

پیکارها با مکه

متعاقب مهاجرت مسلمانان به مدینه، اهالی مکه اموال آن‌ها را مصادره کردند.[۱۶][۱۷] به دلیل اینکه مهاجرین در مدینه از نظر اقتصادی تحت فشار بودند و هیچ شغل خالی برای آن‌ها نبود که مشغول به کار شوند، آن‌ها جهت ارتزاق، شروع به یورش به کاروان‌های اهل مکه کردند. این حرکت باعث شروع جنگ مسلحانه بین اهل مکه و مدینه شد.[۱۸][۱۹][۲۰] این حملات به وسیلهٔ تداخل در بازرگانی مکیان، آنان را تحت فشار قرار داد و به مسلمانان اجازه کسب ثروت، قدرت و قدر و منزلت می‌داد در حالی که آن‌ها به سمت هدف نهایی شان یعنی تهییج کردن مکه به تسلیم در مقابل دین جدید نزدیک می‌کرد.[۲۱][۲۲] محمد نیز در این میان آیات ۳۹ و ۴۰ سوره حج را برای مسلمانان خواند که در آن‌ها اجازه استفاده از نیروی نظامی صادر می‌شد.[۲۳][۲۴] بعدها محمد تصمیم برای حمله به یکی از کاروان‌های مکه گرفت، سپس اهل مکه در پاسخ به حملات مسلمانان، سپاهی فراهم آوردند ولی در نبرد شکل گرفته که غزوه بدر مشهور شد، شکست خوردند. یک سال بعد قریش در جنگی دیگر با نام غزوه احد، مسلمانان را شکست داد و محمد نیز در آن زخمی شد، ولی چون قریش خود را به اندازه کافی قوی نمی‌دید، تا مدینه پیشروی نکردند و عقب‌نشینی کردند. در ۵ ه‍.ق/آوریل ۶۲۷ م قریش با ۱۰٬۰۰۰ تن به مدینه حمله کرد؛ اما به سبب وجود خندق گرد مدینه، سپاه قریش — پس از ۴۰ روز[۲۵] — ناامید شد و عقب‌نشینی کرد.[۲۶][۲۷] در خلال این جنگ‌ها، به علت همدستی سه قبیله از یهودیان با مشرکان با وجود تعهد قبلی مبنی بر عدم خیانت، بین مسلمانان و این سه قبیله اختلاف و درگیری پیش‌آمد. دو قبیله بنی‌قینقاع و بنی‌نضیر تبعید و قبیله بنی‌قریظه حذف شدند.[۲۸][۲۹] در سال ششم قبیله بنی مصطلق که بر ضد محمد تجمع کرده بودند، توسط سپاه اسلام شکست خورد. پس از آن، اکثر نواحی مکه با مسلمانان هم‌پیمان بودند و تنها نگرانی محمد، مکه بود.[۳۰]

صلح حدیبیه

یک مینیاتور از محمد و اصحابش که در کنار فرشتگان به سمت مکه در حرکتند

اگرچه محمد قبلاً آیاتی که دستور انجام حج را می‌دادند را تحویل داده بود، مسلمانان آن را به خاطر دشمنی قریش انجام نداده بودند. در ماه شوال ۶ ه‍.ق/۶۲۸ م، محمد به همراه ۱۴۰۰ تن از پیروانش جهت انجام حج عمره به سمت مکه رفتند.[۳۱] قریش با شنیدن نزدیک‌شدن مسلمانان به مکه، ۲۰۰ سوار را فرستاد که آن‌ها را متوقف کنند. محمد با طی مسیر صعب‌العبورتری، آن‌ها را دور زد و به حدیبیه، در حومه شهر مکه رسید.[۳۲][۳۳] مذاکرات با مکه شروع شد و فرستادگانی بین دو طرف ردوبدل شد. در نهایت پیمان صلحی به مدت ۱۰ سال بین دو طرف منعقد شد که به «صلح حدیبیه» شهرت یافت.[۳۴][۳۵][۳۶][۳۷][۳۸] آورده این قرارداد برای مسلمانان، به رسمیت شناخته شدن از نظر سیاسی و مذهبی توسط مکیان بود.[۳۹][۴۰] مفاد اصلی قرارداد این بود که طرفین دشمنی‌ها را کنار بگذارند و محمد سال بعد بتواند برای حج به مکه بیاید و همچنین اگر کسی از اهل مکه به مدینه رفت، به مکه بازگردانده شود ولی نه بالعکس، و قبایل آزاد خواهند بود که با محمد یا با قریش در پیمان باشند.[۴۱] در ابتدای امر، برخی مسلمانان از این صلح، ابراز ناخشنودی کردند، اما بعدها آن را لازمه گسترش اسلام دیدند.[۴۲] محمد با استفاده از مفاد این قرارداد توانست قلعه یهودیان خیبر را نیز طی غزوه‌ای فتح کند.[۴۳] این پیمان‌نامه، محمد را در فتح آسان‌تر مکه نیز کمک کرد.[۴۴]

نگاره‌ای از اذان گفتن بلال حبشی بر بالای کعبه؛ پس از فتح مکه و به دستور محمد

فتح مکه و پس از آن

محمد پیمان صلحی با یکی از زیرشاخه‌های قبیله بنی‌خزاعه بست.[۴۵] قبیله بنی‌خزاعه روابط دوستانه‌ای با محمد داشت در حالی که دشمنش، قبیله بنی‌بکر با مکیان اتحاد داشت. خاندانی از بنی‌بکر شبانه به بنی‌خزاعه یورش می‌برند و تعدادی از آن‌ها را می‌کشند.[۴۶][۴۷] اهل مکه، متحدانشان را با فراهم کردن اسلحه، کمک و طبق برخی از منابع، تعداد کمی از اهل مکه نیز در این جنگ شرکت می‌کنند. این اقدام، مقدماتی را برای فسخ صلح حدیبیه که تا پیش از آن دو سال پایدار بود، فراهم می‌آورد. پس از این واقعه، محمد پیغامی به مکه فرستاد و در آن سه شرط را مشخص می‌کند و از اهل مکه می‌خواهد تا یکی را بپذیرند. شروط این بود که اهالی مکه خون‌بهای کسانی که از قبیله بنی‌خزاعه کشته شده‌اند را بدهد، یا اتحادشان با بنی‌بکر را برهم بزنند، یا پیمان حدیبیه را منسوخ اعلام کنند. پاسخ مکه این بود که آن‌ها فقط شرط آخر را می‌پذیرند.[۴۸] اما کمی بعد به اشتباه خود پی بردند و ابوسفیان را فرستادند که پیمان حدیبیه را احیا کند؛ ولی محمد درخواستشان را نپذیرفت و نیروهای خود را برای جنگ با مکه آماده کرد.[۴۹] در سال ۸ ه‍.ق/۶۳۰ م، محمد با نیروی بسیار زیادی که گفته می‌شود ۱۰٬۰۰۰ نفر بودند، به سمت مکه حرکت کرد و با حداقل کشتار، کنترل مکه را به دست گرفت.[۵۰][۵۱] محمّد بخشش عمومی برای تمامی رفتارهای گذشته و توهین‌ها به اهل مکه داد، به جز ده زن و مرد که او را مورد تمسخر قرار داده بودند و در شعرها و آوازهایشان به او ناسزا گفته بودند. او برخی از این افراد را نیز بعداً بخشید.[۵۲] اکثر اهل مکه مسلمان شدند و محمد متعاقباً نسبت به شکستن تمامی بت‌های درون کعبه اقدام کرد.[۵۳] با فتح مکه، ابوسفیان — رهبر قریشیان مکه — و همسرش هند، مسلمان شدند.[۵۴] یکی از دلایل فتح آسان مکه، تغییر مذهب ابوسفیان عنوان شده‌است. پس از فتح مکه، محمد ترجیح داد تا خانه خود را در مدینه نگه‌دارد.[۵۵]

فتح عربستان و فراسوی آن

پانزده روز پس از فتح مکه،[۵۶] محمد متوجهٔ تهدید نظامی از سوی قبایل هوازن که در حال جمع‌آوری لشکری بزرگ بودند شد. هوازن دشمنان قدیمی قریش بودند. قبیله ثقیف که در شهر طائف زندگی می‌کردند نیز به دلیل کاهش وجهه قریش در منطقه، سیاستی ضد مکی اتخاذ کرد.[۵۷] محمد با همکاری تازه مسلمانان مکه،[۵۸] هر دوی این قبایل را در غزوه حنین شکست داد.[۵۹] در سال دهم هجری، قبیلهٔ ثقیف نمایندگانی به مدینه فرستادند تا خود را تسلیم محمد کرده و اسلام را بپذیرند. خیلی از بادیه‌نشینان نیز جهت امن بودن از حملات محمد و همچنین بهره‌بردن از غنایم جنگی به اسلام گرویدند. البته بادیه‌نشینان آدابی مغایر با آداب اسلام داشتند و می‌خواستند که استقلال، منش اخلاقی و سنن اجدادی خود را حفظ کنند؛ بنابراین محمّد فقط از آن‌ها طلب پیمان نظامی و سیاسی کرد که بر اساس آن بادیه‌نشینان حاکمیت مدینه را پذیرفتند و متعهد شدند که به مسلمانان یا متحدان آن‌ها حمله نکنند، و زکات — نوعی مالیات اسلامی — را پرداخت نمایند.[۶۰]

از سوی دیگر، از سال پنجم هجری، محمد لشکرکشی به سمت شام را آغاز کرد. طبق روایات تاریخی مسلمانان، محمد از سال ۶ و ۷ هجری نامه‌هایی را برای سران حکومت‌های همسایه شامل هراکلیتوس، امپراتور بیزانس، نجاشی شاه حبشه، خسرو پرویز شاهنشاه ساسانی و چند تن دیگر فرستاد و آن‌ها را دعوت به دین اسلام کرد. اما همگی این دعوت را رد کردند. بیشترین تاریخ‌پژوهان مدرن، این اقدامات را منشأ فتوحات بعدی مسلمانان می‌دانند، که در زمان خلافت راشدین رخ داد.[۶۱] نخستین هدف در فراسوی عربستان، دومة الجندل در میانه راه مدینه و دمشق بود. در سال نهم هجری، وی خالد بن ولید را با سپاهی به آن سو فرستاد که دومةالجندل و تبوک را فتح کرد.[۶۲] در همان سال، محمد به سمت تبوک، در شمال عربستان، لشکرکشی کرد. دلیل این امر شکست قبلی سپاه مسلمانان در جنگ موته در برابر امپراتوری روم شرقی و همچنین گزارش‌هایی مبنی بر برخورد دشمنانه با مسلمانان بود. اگرچه درگیری‌ای در تبوک رخ نداد، ولی برخی از شیخ‌های قبایل آن ناحیه، خود را تابع محمد اعلان کردند.[۶۳] در نهایت سال دهم، سال پیوستن قبایل مختلف عربستان به اسلام بود؛ به طوری که این سال را «سنة الوفود» نامیدند. محمد در همین سال، پیمانی نیز با مسیحیان نجران داشت.[۶۴] حداقل یازده منبع غیراسلامی از قرن اول هجری وجود دارد که از محمد به عنوان فرمانده سپاه اسلام در حمله به سرزمین مقدس و گاه دیگر مناطق خاور نزدیک نام برده‌اند. چند منبع اسلامی اولیه، مثل نامه منسوب به عمر بن عبدالعزیز، نیز اشاره‌های گذرایی به زنده‌بودن محمد در زمان حمله به سرزمین مقدس کرده‌اند و هیچ منبعی تا قبل از نوشته‌شدن نخستین سیره‌های محمد در میانه‌های قرن هشتم میلادی، مطلبی خلاف این را روایت نکرده‌است.[یادداشت ۱][۶۵]

نگاره‌ای از محمد در حجةالوداع متعلق به نسخه‌ای از آثار الباقیه مربوط به قرن ۱۷ م

حجةالوداع

در پایان سال دهم ه‍.ق/۶۳۲ م، محمّد آخرین حج زندگانی خود و اولین حج تمتع را انجام داد[۶۶][۶۷][۶۸] و از این طریق تمام جزئیات مراسم حج را به پیروانش تعلیم داد.[۶۹] در راه بازگشت محمد و مسلمانان به مدینه و در بین راه، محمد به صورت ناگهانی به مدت سه روز در محلی به نام غدیر خم توقف کرد و با جمع‌کردن حجاج، خطبه‌ای خواند و در آن جمله «هر که من مولای اویم، پس این علی مولای اوست» را با بلندکردن دست علی در برابر جمعیت گفت. واژهٔ «مولا» در عربی به دو معنای «دوست» و «رهبر» است.[۷۰] شیعیان بر این باورند که این عبارت، گواهی روشن بر اثبات امامت و جانشینی علی پس از محمد است؛ اما در مقابل، اهل سنت یا منکر این واقعه شده‌اند یا آن را دلیلی بر امامت نمی‌دانند.[۷۱] اهل سنت معتقدند که عده‌ای از تقسیم غنایم در اردوکشی به یمن که توسط علی انجام شد، ناراضی بودند و محمد در پاسخ به آن‌ها علی را دوست خویش معرفی کرد تا ناخشنودی آنان را فرونشاند.[۷۲]

پانویس

یادداشت‌ها

  1. شومیکر معتقد است این ۱۱ منبع، داستان حضور محمد در لشکرکشی‌ها را از خود مسلمانان گرفته‌اند، زیرا محتمل نمی‌نماید همهٔ آن‌ها — که از ادیان و سرزمین‌های مختلف و به زبان‌های متنوعی هستند — اشتباه یکسانی مرتکب شده باشند. (رک: Shoemaker, The Death of a Prophet, 18–19, passim..)

ارجاعات

  1. Holt, Lambton and Lewis, The Cambridge History of Islam, 39.
  2. Esposito, Islam: The Straight Path, 17.
  3. Esposito, What everyone needs, 80.
  4. Neusner, Sonn and Brockopp, Judaism and Islam in practice, 219.
  5. Buhl and Welch, “Muḥammad”, Encyclopaedia of Islam.
  6. Esposito, What everyone needs, 80.
  7. پاکتچی، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  8. Faizer, “MUHAMMAD”, Encyclopedia of Islam & the Muslim World.
  9. Beverley, “MUHAMMAD”, The Quran: an Encyclopedia.
  10. Campo, “Muhammad”, Encyclopedia of Islam.
  11. پاکتچی، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  12. Campo, “Muhammad”, Encyclopedia of Islam.
  13. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۵:‎ ۷۷.
  14. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۵:‎ ۹۳.
  15. مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۵:‎ ۲۶۹.
  16. Douglas Crow, Facing one Qiblah, 154.
  17. Rahman, Islam, 21.
  18. Hooker, Muhammad, messenger of god.
  19. Lewis, The Arabs in History, 44.
  20. Watt, Muhammad: Prophet and Statesman, 105.
  21. Watt, Muhammad: Prophet and Statesmand, 105, 107.
  22. Lewis, The Arabs in History, 41.
  23. Palmer-Fernández, The encyclopedia of religion and war, 208.
  24. Kelsay, Islam and War, 21.
  25. Encyclopaedia Britannica, Britannica Encyclopedia of world relegions, 797–799.
  26. Lewis, The Arabs in History, 42.
  27. پاکتچی، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  28. پاکتچی، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  29. Neusner, God's rule, 153.
  30. پاکتچی، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  31. Britannica, “Pact of Al-Ḥudaybiyah”, Encyclopedia Britannica.
  32. Lings, Muhammad, 249.
  33. Watt, “al-Ḥudaybiya”, Encyclopaedia of Islam.
  34. Faizer, “MUHAMMAD”, Encyclopedia of Islam & the Muslim World.
  35. Watt, “al-Ḥudaybiya”, Encyclopaedia of Islam.
  36. پاکتچی، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  37. Bogle, Islam: Origin and Belief, 19.
  38. Lewis, The Arabs in History, 42.
  39. Faizer, “MUHAMMAD”, Encyclopedia of Islam & the Muslim World.
  40. Britannica, “Pact of Al-Ḥudaybiyah”, Encyclopedia Britannica.
  41. شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۹۱.
  42. پاکتچی، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  43. Faizer, “MUHAMMAD”, Encyclopedia of Islam & the Muslim World.
  44. Anthony, Muhammad and the empires of faith, 120.
  45. Kister, “Ḵẖuzā'a”, Encyclopaedia of Islam.
  46. Khan, Muhammad The Final Messenger, 274.
  47. Lings, Muhammad, 291.
  48. Khan, Muhammad The Final Messenger, 274–275.
  49. Lings, Muhammad, 292.
  50. Watt, Muhammad at Medina, 66.
  51. Campo, “Muhammad”, Encyclopedia of Islam.
  52. Rodinson, Muhammad: Prophet of Islam, 261.
  53. Peters, The Monotheists, 240.
  54. Faizer, “MUHAMMAD”, Encyclopedia of Islam & the Muslim World.
  55. Campo, “Muhammad”, Encyclopedia of Islam.
  56. پاکتچی، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  57. Watt, Muhammad: Prophet and Statesman, 207–208.
  58. Faizer, “MUHAMMAD”, Encyclopedia of Islam & the Muslim World.
  59. Buhl and Welch, “Muḥammad”, Encyclopaedia of Islam.
  60. Lewis, The Arabs in History, 43–44.
  61. Robinson, The New Cambridge History of Islam, 192.
  62. Robinson, The New Cambridge History of Islam, 192.
  63. Lewis, The Arabs in History, 43–44.
  64. پاکتچی، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  65. Shoemaker, The Death of a Prophet, 18–19, passim..
  66. Campo, “Muhammad”, Encyclopedia of Islam.
  67. Donzel, Islamic Desk Reference, 283.
  68. Faizer, “MUHAMMAD”, Encyclopedia of Islam & the Muslim World.
  69. Buhl and Welch, “Muḥammad”, Encyclopaedia of Islam.
  70. Grewal, Project of History of Indian Science, 281.
  71. زریاب و زرین‌کوب، «علی»، دایرةالمعارف فارسی.
  72. جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ۳۴–۳۷.

منابع

  • پاکتچی، احمد (۱۳۸۸). «اسلام». دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  • مرتضی عاملی، جعفر (۱۴۲۶). الصحیح من سیرة النبی الاعظم. قم: موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث.
  • شهیدی، سید جعفر (۱۳۷۹). تاریخ تحلیلی اسلام. تهران: مرکز نشر دانشگاه تهران.
  • زریاب، عباس؛ زرین‌کوب، غلامحسین (۱۳۸۰). «علی». دایرةالمعارف فارسی. تهران: امیرکبیر. شابک ۹۶۴-۳۰۳-۰۴۶-۶.

منابع انگلیسی

  • Abel, Armand (1986). "Baḥirā". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 1 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Abd al-Ḥalīm, Muḥammad (2020). The Oxford handbook of Qur'anic studies (به انگلیسی). Oxford: Oxford university press.
  • Ahmed, Shahab. "Satanic Verses". Encyclopaedia of the Qur'an (به انگلیسی). Vol. 4.
  • Arafat, W. (1986). "Bilāl b. Rabāḥ". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 1 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Anthony, Sean W (2020). Muhammad and the empires of faith (به انگلیسی). Oakland: University of California Press.
  • Awde, Nicholas (2000). The New Cambridge History of Women in Islam: an anthology from the Qurān and Ḥadīths (به انگلیسی). Routledge.
  • Barlas, Asma (2002). Believing Women in Islam: Unreading Patriarchal Interpretations of the Qur'an (به انگلیسی). University of Texas Press.
  • Beverley, James A (2006). "MUHAMMAD". The Quran: an Encyclopedia (به انگلیسی). Vol. 1 (1rd ed.). new york: Routledge. p. 1310-1311.
  • Britannica (2010). "Pact of Al-Ḥudaybiyah". Encyclopædia Britannica (به انگلیسی). Retrieved July 27, 2010.
  • Bogle, Emory C. (1998). Islam: Origin and Belief (به انگلیسی). Texas University Press.
  • Bowen, Wayne H. (2008). The history of Saudi Arabia (به انگلیسی). Greenwood Publishing Group.
  • Boyce, Alex. "Prophet Mohammed". Minnesota State University (به انگلیسی). Mankato.
  • Brockopp, .Jonathan E. "Slaves and Slavery". Encyclopaedia of the Qur'an (به انگلیسی). Vol. 5.
  • Brockopp, .Jonathan E (2010). The Cambridge Companion to Muhammad (به انگلیسی). Cambridge University Press.
  • Brown, .Daniel W (2003). A New Introduction to Islam (به انگلیسی). Blackwell Publishing Professional.
  • Brown, .Daniel W (2009). A New Introduction to Islam (به انگلیسی). John Wiley and Sons.
  • Bullough, .Vern L; Shelton, Brenda; Slavin, Sarah (1998). The Subordinated Sex: A History of Attitudes Toward Women (به انگلیسی). University of Georgia Press.
  • Campo, Juan E (2009). "Muhammad". In Melton, J. Gordon (ed.). Encyclopedia of Islam (به انگلیسی). New York: imprint of Infobase Publishing. {{cite encyclopedia}}: |entry-url-access= requires |entry-url= (help)
  • Dawkins, Richard (2006). "A Deeply Religious Non-believer". The God delusion (به انگلیسی). Houghton Mifflin Harcourt.
  • Déclais, Jean-Louis. "Names of the Prophet". Encyclopaedia of the Qur'an (به انگلیسی). Vol. 3.
  • Donner, Fred (1998). Narratives of Islamic Origins: The Beginnings of Islamic Historical Writing (به انگلیسی). Darwin Press.
  • Donzel, E. Van (1994). Islamic Desk Reference: compiled from the Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 7. E. J. Brill. {{cite encyclopedia}}: Missing or empty |title= (help)
  • Douglas Crow, Karim (2005). Facing one Qiblah: legal and doctrinal aspects of Sunni and Shi'ah Muslims (به انگلیسی). Pustaka Nasional Pte Ltd.
  • Encyclopaedia Britannica (2006), Britannica Encyclopedia of world relegions (به انگلیسی)
  • Encyclopaedia Americana (2006). Encyclopedia Americana (به انگلیسی). Vol. 19. Scholastic Library Publishing. {{cite encyclopedia}}: Missing or empty |title= (help)
  • Encyclopaedia Britannica (2010). "Muhammad". Encyclopædia Britannica (به انگلیسی). Retrieved July 27, 2010.
  • Ernst, Carl (2004). Following Muhammad: Rethinking Islam in the Contemporary World (به انگلیسی). University of North Carolina Press.
  • Esposito, .John L (1998). Islam: The Straight Path (به انگلیسی). Oxford University Press.
  • Esposito, .John L (2002). What everyone needs to know about Islam (به انگلیسی). Oxford University Press US.
  • Faizer, Rizwi (2003). "MUHAMMAD". In Martin, Richard C. (ed.). Encyclopedia of Islam & the Muslim World (به انگلیسی). New York: Thomson Gale. {{cite encyclopedia}}: |entry-url-access= requires |entry-url= (help)
  • Freyer Stowasser, Barbara. "Wives of the Prophet". Encyclopaedia of the Qur'an (به انگلیسی). Vol. 5.
  • Fück, J.W (1993). "Fidjar". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی) (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Gallagher, Nancy. "Infanticide and Abandonment of Female Children". Encyclopedia of Women & Islamic Cultures (به انگلیسی).
  • Glassé, Cyril; Smith, Huston (2003). The new Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Rowman Altamira.
  • Guillaume, Alfred (1955). The Life of Muhammad. A Translation of Ishaq’s “Sirat Rasul Allah (به انگلیسی). Oxford: Oxford University Press.
  • Haaren, John Henry; Poland, .Addison B (1904). Famous Men of the Middle Ages (به انگلیسی). University Publishing Company.
  • Hitti, Philip Khûri (1973). Capital cities of Arab Islam (به انگلیسی). University of Minnesota Press.
  • Holt, P. M; Lambton, .Ann K. S; Lewis, Bernard (1977). The Cambridge History of Islam (به انگلیسی). Cambridge University Press.
  • Hooker, Richard (1996). "Muhammad, messenger of god". Washington State University (به انگلیسی).
  • Khan, Majid Ali (1998). Muhammad The Final Messenger (به انگلیسی). New Delhi: Islamic Book Service.
  • Kister, M.J. (1986). "Ḵẖuzā'a". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 5 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Kelsay, John (1993). Islam and War (به انگلیسی). Presbyterian Publishing Corporation.
  • Köchler, Hans (1982). The concept of monotheism in Islam and Christianity (به انگلیسی). International Progress Organization.
  • de Lamartine, Alphonse (1854). Historie de la Turquie (به انگلیسی). Paris.
  • Lapidus, Ira (2002). A History of Islamic Societies (به انگلیسی) (2nd ed.). Cambridge University Press.
  • Lewis, Bernard (1998). "Islamic Revolution". The New York Review of Books (به انگلیسی).
  • Lewis, Bernard (1993). The Arabs in History (به انگلیسی). Oxford University Press.
  • Lewis, Bernard (April 2008). "The Last Prophet" (به انگلیسی). {{cite journal}}: Cite journal requires |journal= (help)
  • Lings, Martin (1983). Muhammad: His Life Based on Earliest Sources (به انگلیسی). Inner Traditions International, Limited.
  • Madelung, Wilferd (1997). The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate (به انگلیسی). Cambridge University Press.
  • Madelung, Wilferd (1993). "Iṣma". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 4 (2rd ed.). Leiden: E. J. Brill. p. 182-184.
  • Momen, Moojan (1987). An Introduction to Shi'i Islam: The History and Doctrines of Twelver Shiʻism (به انگلیسی). Yale University Press.
  • Al-Mubarakpuri, Safi-ur-Rahman (2002). The sealed nectar: biography of the Noble Prophet (به انگلیسی). Darussalam.
  • Nasr, Seyyed Hossein (2012). "ʿAlī". Encyclopædia Britanica (به انگلیسی). Retrieved 22 January 2019.
  • Nasr, Seyyed Hossein (2005). "Muhammad". Encyclopædia Britanica (به انگلیسی). Archived from the original on 29 March 2016.
  • Neusner, Jacob; Sonn, Tamara; Brockopp, Jonathan E. (2000). Judaism and Islam in practice: a sourcebook (به انگلیسی). Routledge.
  • Neusner, Jacob (2003). God's rule: the politics of world religions (به انگلیسی). Georgetown University Press.
  • Newby, Gordon Darnell (2002). "Muhammad b. 'Abdullaˆh". A Concise Encyclopedia of Islam (به انگلیسی). Oxford: Oneworld Publications. {{cite encyclopedia}}: |entry-url-access= requires |entry-url= (help)
  • Nigosian, S. A. (2004). Islam: Its History, Teaching, and Practices (به انگلیسی). Indiana University Press.
  • Noth, A.; Ehlert, Trude (1986). "Muḥammad: The Prophet's image in Europe and the West". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 1 (2rd ed.). Leiden: E. J. Brill. p. ۳۷۷–۳۸۷.
  • O'Connor, Frances (2009). History of Islam (به انگلیسی). newyork: The Rosen Publishing Group.
  • Palmer-Fernández, Gabriel (2004). The encyclopedia of religion and war (به انگلیسی). Taylor & Francis.
  • Pellat, Ch. (1986). "Ḥilf al-Fuḍūl". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 3 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Peters, Francis Edward (1994). A Reader on classical Islam (به انگلیسی). Princeton University Press.
  • Peters, Francis E (2010). "The empire in Iraq, 763–861". Jesus and Muhammad: Parallel Tracks, Parallel Lives (به انگلیسی). Oxford University Press. pp. ۲۰۴–۲۰۵.
  • Peters, Francis Edward (2003). Islam: A Guide for Jews and Christians (به انگلیسی). Princeton University Press.
  • Peters, Francis Edward (2003). The Monotheists: Jews, Christians, and Muslims in Conflict and Competition (به انگلیسی). Princeton University Press.
  • Peters, Francis Edward (1994). Muhammad and the Origins of Islam (به انگلیسی). SUNY Press.
  • Peters, Francis Edward (1991). The Quest for Historical Muhammad (به انگلیسی). International Journal of Middle East Studies.
  • Peterson, Daniel (2007). Muhammad, Prophet of God (به انگلیسی). Wm. B. Eerdmans Publishing Company.
  • Pierree, Centlivre; Centlivres-Demont, Micheline (Spring 2006). "The Story of Picture Shiite Depictions of Muhammad". ISIM (به انگلیسی). Qom (17): 18–19.
  • Poonawala, I. K.; Kohlberg, E. (1985). "ʿAli b. Abi Ṭāleb". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 22 January 2019.
  • Rahman, Fazlur (1979). Islam. University Of Chicago Press (به انگلیسی).
  • Ramadan, Tariq (2007). In the footsteps of the prophet (به انگلیسی).
  • Reeves, Minou (2003). Muhammad in Europe: A Thousand Years of Western Myth-Making (به انگلیسی). NYU Press.
  • Robinson, Chase F. (2011). The New Cambridge History of Islam, Volume 1 (به انگلیسی). Vol. 1. Cambridge University Press.
  • Robinson, David (2004). Muslim Societies in African History (به انگلیسی). Cambridge University Press.
  • Rodinson, Maxime (2002). Muhammad: Prophet of Islam (به انگلیسی). Tauris Parke Paperbacks.
  • Rubin, Uri. "Muhammad". Encyclopaedia of the Qur'an (به انگلیسی). Vol. 3.
  • Schimmel, Annemarie (1984). And Muhammad Is His Messenger (به انگلیسی).
  • Schimmel, Marco. "Banù al-QurayΩa". Encyclopaedia of the Qur'an (به انگلیسی). Vol. 4.
  • Sonbol, Amira. "Rise of Islam: 6th to 9th century". Encyclopedia of Women and Islamic Cultures (به انگلیسی).
  • Stockwell, Foster (2004). A Sourcebook for Genealogical Research: Resources Alphabetically by Type and Location (به انگلیسی). McFarland.
  • Ṭabarī, Ismail K. Poonawala (1990). The last years of the Prophet (به انگلیسی). SUNY Press.
  • Taher, Mohamed (1997). Encyclopaedic survey of Islamic culture (به انگلیسی). Vol. 10. Anmol Publications PVT. LTD.
  • Teed, Peter (1992). A Dictionary of Twentieth Century History (به انگلیسی). Oxford University Press.
  • Sayeed, Asma (2010). "Ḥadīth". Encyclopædia Britannica (به انگلیسی). Retrieved July 27, 2010.
  • Schimmel, Annemarie (1993). "MUHAMMAD: The Prophet in popular Muslim piety". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 7 (2rd ed.). Leiden: E. J. Brill. p. ۳۷۶–۳۷۷.
  • Shoemaker, Stephen J. (2011). The Death of a Prophet: The End of Muhammad’s Life and the Beginnings of Islam (به انگلیسی). Philadelphia: University of Pennsylvania Press.
  • Sinai, Nicolai (2017). The Qur’an: A historical-critical introduction (به انگلیسی). Edinburgh: Edinburgh University Press.
  • Toronto, James A. (August 2000). "A Latter-day Saint Perspective on Muhammad" (به انگلیسی). {{cite journal}}: Cite journal requires |journal= (help)
  • Varisco, Daniel Martin (1995). "Metaphors and Sacred History: The Genealogy of Muhammad and the Arab "Tribe"". Anthropological Analysis and Islamic Texts (به انگلیسی) (68): 139–156.
  • Veccia Vaglieri, Laura (1986). "ʿAlī b. Abī Ṭālib". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 1 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Veccia Vaglieri, Laura (1986). "Fatima". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی) (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Walker, Paul E. (2002). "Impeccability". In Archer, George; Boisliveau, Anne-Sylvie; Dost, Suleyman; Naguib, Shuruq (eds.). Encyclopaedia of the Qur'ān (به انگلیسی) (1rd ed.). Brill.
  • Watt, William Montgomery (1986). "Āmina". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 1 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Watt, William Montgomery (1986). "Ḥalima bint Abi Ḏẖu'ayb". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 3 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Watt, William Montgomery (1986). "al-Ḥudaybiya". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 3 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Watt, William Montgomery (1961). Muhammad: Prophet and Statesman (به انگلیسی). Oxford University Press.
  • Watt, William Montgomery (1956). Muhammad at Medina (به انگلیسی). Oxford University Press.
  • Watt, William Montgomery (1953). Muhammad at Mecca (به انگلیسی). Oxford University Press.
  • Buhl, Frants; Welch, Alford T. (1993). "Muḥammad". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. 7 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill.
  • Wijdan, Ali (1999). "From the Literal to the Spiritual: The Development of Prophet Muhammad's Portrayal from 13th century Ilkhanid Miniatures to 17th century Ottoman Art". Proceedings of the 11th International Congress of Turkish Art (به انگلیسی) (7): 1–24.
  • Zeitlin, Irving M (2007). The historical Muhammad (به انگلیسی). Polity.