بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

خلافت حسن مجتبی

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

خلافت حسن مجتبی، به عنوان آخرین خلیفه از خلفای راشدین، پایان بخش دوره خلافت راشدین و آغاز حکومت بنی‌امیه بود.

تاریخچه

شرایط اجتماعی عراق در آغاز خلافت حسن و وضعیت بیعت‌کنندگان با وی بسیار پیچیده بود؛ اهل عراق در آن زمان چند گروه بودند: شیعیان حسن و اهل بیت که او را امام منصوص و جانشین پدرش علی بن ابی‌طالب می‌دانستند؛ خوارج که دغدغهٔ اصلی‌شان جنگ با معاویه به هر طریق بود؛ دسته‌ای افراد فرصت‌جو و غنیمت‌طلب؛ گروهی که در تشخیصِ شرایطْ ناتوان بودند؛ و سرانجام دسته‌ای که به رسوم قبیله‌ای پایبند بودند.[۱] حسن نیز همچون پدرش عمل به سنت پیامبر و قرآن را به عنوان برنامه خود معرفی کرد.[۲]

بر اساس گزارش‌هایی، حسن نزدیک به پنجاه روز یا بیشتر پس از بیعت، هیچ اقدامی برای جنگ یا صلح انجام نداد.[۳] معاویه پس از شنیدن خبر کشته شدن علی بن ابی‌طالب، جاسوسانی به عراق و شهرهای کوفه و بصره فرستاد. حسن با اطلاع از این موضوع، جاسوسِ مأمورِ کوفه را دستگیر و اعدام کرد و به والی بصره نیز دستور داد تا با جاسوس بنی‌قَیْن چنین کند. در این میان پیام‌هایی در قالب نامه میان معاویه و حسن فرستاده شد.[۴] در گزارش‌هایی آمده که معاویه در نامه‌ای به حسن، وی را به قتل تهدید کرد.[۵] گزارشی دیگر ذکر می‌کند که نمایندگانی از سوی معاویه نزد حسن آمده و به وی پیام رسانده‌اند که اگر صلح کند، هر آنچه از بیت‌المالِ عراق بخواهد به وی داده خواهد شد[۶][۷][۸] و معاویه با حسن در امور حکومتی مشاوره کند،[۹] و پس از مرگ معاویه نیز، خلافت به حسن برسد.[۱۰][۱۱] حاج‌منوچهری می‌گوید مسلّم است که این رفتارها قهرآمیز برای تحریک حسن به جنگ بود؛ چرا که هم اهل عراق حسن را به جنگ تشویق می‌کردند و هم معاویه با سپاه بزرگ خویش و اطلاع از شکاف‌ها میان سپاه حسن — که خود مسبب آن‌ها نیز بود — هر عملِ منجر به جنگ را به نفع خود می‌دانست.[۱۲]

وقتی حسن پاسخی به تهدیدهای معاویه نداد، معاویه نامه‌ای تهدیدآمیزتر به وی نوشت و شروع به تجهیز قشون کرد.[۱۳] سرانجام معاویه با سپاهی به فرماندهی عبدالله بن عامر به سوی مدائن راه افتاد. حسن با اطلاع از اوضاع، با مردم برای آمادگی جهت جنگ سخن گفت.[۱۴] حسن به مُغَیرَة بن نوفِل مأموریت داد تا در کوفه مردم را به جنگ تشویق کند و خودش به سوی مدائن حرکت کرد. حسن به نُخَیْله رفته و همراه با فرماندهان سپاهش از جمله قیس بن سعد انصاری، مَعقَل بن قیس ریاحی، زیاد بن صَعصَعه تَمیمی به گردآوری نیرو پرداخت. اما برخلاف تعدادِ بیعت‌کنندگان، نیروی زیادی جمع نشد. حسن سه روز در دیر عبدالرحمن اردو زد و پس از فراهم آمدن نیروی اندکی، تعدادی را به فرماندهی عبیدالله بن عباس و همراهی قیس بن سعد و سعید بن قیس به سوی مَسکِن فرستاد و خود از مسیری دیگر به سوی مدائن رفت.[۱۵] در ساباط اختلافی بین سپاهیان حسن رقم خورد و حسن شباهنگام مورد حمله قرار گرفت و زخمی شد.[۱۶] حسن را به مدائن و نزد سعید بن مسعود ثقفی، والی مدائن، بردند و او را تحت معالجه قرار دادند.[۱۷][۱۸]

بعد از آن، اخبار حمله به حسن به‌طور عامدانه از سوی معاویه منتشر شد و لشکریان حسن پراکنده شدند.[۱۹] معاویه نیز با پرداخت هزینه‌های کلان به سپاهیان خود و برخی از سپاهیان حسن، صحنه را به گونه‌ای رقم زد که حسن دریافت، نتیجه این نبرد، چیزی جز شکست نخواهد بود. در نتیجه حسن مجتبی به صلح با معاویه تن داد و در طی این صلح، خلافت به معاویه سپرده شد.[۲۰]

پانویس

یادداشت‌ها

ارجاعات

  1. مهدوی دامغانی و باغستانی، «حسن بن علی امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ۱۳.
  2. حشمتی و ناجی، «خلفای راشدین»، دانشنامه جهان اسلام.
  3. مهدوی دامغانی و باغستانی، «حسن بن علی امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ۱۳.
  4. حاج‌منوچهری، «حسن (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵۳۶.
  5. حاج‌منوچهری، «حسن (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵۳۶.
  6. مهدوی دامغانی و باغستانی، «حسن بن علی امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ۱۳.
  7. Madelung, “Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb”, Iranica.
  8. حاج‌منوچهری، «حسن (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵۳۶.
  9. Madelung, “Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb”, Iranica.
  10. Madelung, “Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb”, Iranica.
  11. حاج‌منوچهری، «حسن (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵۳۶.
  12. حاج‌منوچهری، «حسن (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵۳۶.
  13. Madelung, “Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb”, Iranica.
  14. حاج‌منوچهری، «حسن (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵۳۶.
  15. حاج‌منوچهری، «حسن (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵۳۶.
  16. مهدوی دامغانی و باغستانی، «حسن بن علی امام»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ۱۳.
  17. حاج‌منوچهری، «حسن (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵۳۶–۵۳۷.
  18. Madelung, “Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb”, Iranica.
  19. Veccia Vaglieri, “Hasan b. Ali”, Encyclopedia of Islam.
  20. حشمتی و ناجی، «خلفای راشدین»، دانشنامه جهان اسلام.

منابع

  • مهدوی دامغانی، محمود؛ باغستانی، اسماعیل (۱۳۸۸). «حسن بن علی، امام». در حداد عادل، غلامعلی. دانشنامه جهان اسلام. ج. ۱۳. تهران: بنیاد دائرةالمعارف اسلامی.
  • حشمتی، فریده؛ ناجی، محمدرضا (۱۳۷۵). «خلفای راشدین». دانشنامه جهان اسلام. به کوشش حداد عادل، غلامعلی، پور جوادی، نصرالله، میرسلیم، مصطفی، و طاهری عراقی، احمد. تهران: بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  • تاره، مسعود؛ پاکتچی، احمد؛ حاج منوچهری، فرامرز؛ مسعودی آرانی، عبدالله (۱۳۹۲). «حسن (ع)، امام». در موسوی بجنوردی، کاظم. دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۲۰. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. صص. ۵۳۲–۵۶۵. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۳۲۶-۱۹-۱.
  • Madelung, Wilferd (2003). "Ḥasan b. ʿAli b. Abi Ṭāleb". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی) (online ed.). Archived from the original on 17 November 2013. Retrieved 5 July 2012.
  • Veccia Vaglieri, Laura (2014). "ʿAlī b. Abī Ṭālib". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی). Vol. ۱ (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill. p. ۳۸۱–۸۶.