زنان اسوه در اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Shahroudi صفحهٔ کاربر:Saba1404/صفحه تمرین را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به زنان اسوه در اسلام منتقل کرد)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۲:۱۳

زنان اسوه در اسلام
معنای اصطلاحیالگو و سرمشق نیکو
اطلاعات جزئی
پراهمیت نزدمسلمانان
آیه‌های مورد استفادهوَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (سوره تحریم، آیه 11).

وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ (آل عمران، 42)

وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها وَ کُتُبِهِ وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتِینَ(تحریم، 12)

إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقَاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً (احزاب، 35)

زنان اسوه در اسلام، عبارتی است برای اشاره به زنان مورد توجه منابع اسلامی.

در قرآن

زنان به عنوان الگوهای متعالی ایمان، استقامت و پاکدامنی در قرآن معرفی شده است. این اسوه‌های قرآنی، چراغ راهی برای زنان امروز هستند تا با الهام از آنها، در مسیر تعالی و ایفای نقش‌های سازنده در جامعه گام بردارند و در تفسیر قرآن «اسوه» به معنای الگو و سرمشق نیکو به کار رفته است.

۱. مریم مقدس؛ نماد پاکدامنی و تسلیم

مریم مقدس، تنها زنی است که نامش به صراحت در قرآن آمده و سوره‌ای به نام او نامگذاری شده است. او نماد عفت، پاکدامنی بی‌مثال و اوج بندگی و تسلیم در برابر اراده الهی است. زندگی او نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با توکل مطلق به خداوند و دوری از گناه، به مقامی چنان رفیع دست یافت که مورد خطاب فرشتگان قرار گیرد. مریم الگویی از مادری صبور و با ایمان است که در برابر تردیدها و تهمت‌ها، با اعتماد به پروردگار، رسالت مادری خود را به کمال انجام داد.[۱]

۲. آسیه (همسر فرعون)؛ تجسم ایمان در اوج کفر

آسیه، همسر فرعون، الگویی از ایمان راسخ در شرایطی است که همه چیز بر ضد ایمان است. او در کاخ ظلم و ستم فرعون، در محیطی مملو از کفر و انحراف، به پروردگار موسی ایمان آورد و تا پای جان بر عقیده خود ایستاد. قرآن کریم در سوره تحریم او را «ضرب‌المثلی برای مؤمنان» معرفی می‌کند. آسیه به ما می‌آموزد که ایمان، جوهری درونی است که هیچ قدرت ظاهری و هیچ فشار خارجی نمی‌تواند آن را متزلزل کند و برای رسیدن به قرب الهی، باید از تعلقات دنیوی و طاغوتی رها شد.[۲]

۳. هاجر (همسر ابراهیم خلیل)؛ اسوه توکل و تلاش

داستان هاجر، نمادی از توکل بی‌پایان به خداوند و تلاش خستگی‌ناپذیر است. هنگامی که ابراهیم او و فرزند خردسالش اسماعیل را در بیابان بی‌وباران مکه تنها گذاشت، هاجر با توکل بر خدا و تلاش برای یافتن آب (سعی صفا و مروه)، نه تنها جان خود و فرزندش را نجات داد، بلکه سرچشمه زمزم را پدیدآورد و بنیان‌گذار یکی از بزرگ‌ترین شعائر الهی (سعی بین صفا و مروه) شد. زندگی او به ما می‌آموزد که در سخت‌ترین شرایط نیز نباید امید از دست داد و با توکل و تلاش می‌توان به گشایش‌های الهی دست یافت.[۳]

۴. دختران شعیب؛ نمونه حیا و کار و مشارکت اجتماعی

داستان دختران شعیب، تصویری از حیا، عفت و در عین حال مشارکت فعال و مسئولیت‌پذیری اجتماعی زنان ارائه می‌دهد که در قرآن سوره قصص آمده است. آن‌ها با وجود رعایت حریم‌ها، به کمک پدر سالخورده خود می‌شتابند و مسئولیت چراندن گوسفندان را بر عهده می‌گیرند. این ماجرا نشان می‌دهد که حیا و عفاف مانع از فعالیت‌های سازنده اجتماعی نیست، بلکه در کنار آن می‌تواند به شخصیت زن، وقار و ارزش بیشتری بخشد.

۵. ملکه سبا (بلقیس)؛ الگوی عقلانیت و حق‌پذیری

ملکه سبا، بلقیس، نمونه‌ای از یک رهبر هوشمند، مدبر و عاقل است که با شنیدن دعوت سلیمان، ابتدا با خردورزی و مشورت با بزرگان قوم خود، به بررسی وضعیت می‌پردازد و در نهایت با حق‌پذیری و تسلیم در برابر حقیقت، به دین الهی می‌گرود. داستان او نشان می‌دهد که عقلانیت، تدبیر و شجاعت در پذیرش حقیقت، از ویژگی‌های بارز یک رهبر موفق است و زنان نیز می‌توانند در عرصه سیاست و اجتماع نقش‌های کلیدی و تأثیرگذار ایفا کنند.[۴]

منابع

  1. محمدی اشتهاردی، محمد (۱۳۷۸). قصه‌های قرآن. نبوی. ص. ۲۶۰-۲۵۹.
  2. محمدی اشتهاردی، محمد. زنان مرد آفرین تاریخ. ج. ۵۷. نبوی.
  3. اسفندیاری، صدیقه (۱۳۹۴). قرآن و زنان اسوه. نشر هاجر. ص. ۵۴-۵۵.
  4. یوگل، گری (۱۳۸۲). مدیریت و رهبری در سازمان ها. دانشگاه امام حسین (ع). ص. ۲۶۱.