ابنراوندی
ابنراوندی، متکلم سده سوم هجری، ابتدا معتزلی بود اما سپس به مخالفت با دین گرایید و آثاری در نقد توحید، قرآن و نبوت نوشت. دیدگاههای او موجب واکنشهای تند معتزلیان شد و گرایش کوتاهمدتش به تشیع نیز در منابعی ذکر شده است، اما در خصوص الحاد یا توبه او در پایان عمر، اختلافنظر وجود دارد.
زندگی
ابوالحسین احمد بن یحیی بن اسحاق، مشهور به ابنراوندی، از متکلمان منسوب به جریانهای الحادی در سده سوم هجری بود. درباره زادگاه او اختلافنظر وجود دارد؛ برخی او را اهل راوند (میان کاشان و اصفهان) و برخی دیگر اهل مروالرود دانستهاند. زمان مرگ او نیز بهدرستی مشخص نیست و تاریخهای متفاوتی برای آن ذکر شده است، اما بهنظر میرسد درگذشت او در میانه قرن سوم هجری رخ داده باشد.[۱]
تفکرات و عقاید
سیر فکری ابنراوندی پیچیده و چندوجهی بوده و علت گرایش او به الحاد نیز مورد اختلاف است. برخی، فقر مادی و برخی دیگر، ناکامی در کسب موقعیت علمی یا سیاسی را دلیل دگرگونی فکری او دانستهاند. در آغاز، او پیرو مکتب معتزله بود اما پس از مدتی از آن رویگردان شد، مواضع انتقادی شدیدی نسبت به آنان اتخاذ کرد و آموزههای این مکتب را به چالش کشید. این انتقادات، واکنشهای تند معتزلیان را برانگیخت و موجب تألیف ردیههایی علیه او شد.[۲]
هرچند پیوند او با مذهب شیعه دوازدهامامی پایدار نبود، اما برخی منابع او را در شمار نویسندگان شیعه قرار دادهاند. مشخص نیست که آیا او تا پایان عمر بر مواضع الحادی خود باقی ماند یا آنگونه که برخی گفتهاند، در واپسین سالهای زندگی توبه کرد. در برخی منابع، از جمله اعیان الشیعه، از تشیع ابنراوندی سخن به میان آمده، اما دیدگاههای او همچنان محل بحث و تردید است. برخی نیز بر این باورند که نسبت الحاد به او، ناشی از گرایشش به تشیع و در نتیجه طعن معتزلیان بوده است.[۳]
آثار
ابنراوندی از مهارت زبانی بالایی برخوردار بود و آثار متعددی به او نسبت داده شده است که از جمله آنها میتوان به التاج (در نقد توحید)، بعث الحکمه (در دفاع از ثنویت)، الدامغ (در رد قرآن)، الفرید (در نقد پیامبران)، الطبایع، الزمرد و الامامه اشاره کرد. شهرت او به انکار دین چنان گسترش یافت که در سده چهارم هجری، حتی برخی نویسندگان یهودی نیز از او با عنوان فردی خطرناک یاد کردهاند.[۴]
بخشهایی از آثار ابنراوندی، بهویژه نوشتههایی چون فضیحة المعتزله، در کتابهای مخالفانش باقی مانده است. برای نمونه، خیاط معتزلی در اثر خود به نام الانتصار بخشهایی از این کتاب را نقل کرده و به آن پاسخ داده است. همچنین المؤید فی الدین، در کتاب المجالس المؤيدية، فقراتی از کتاب الزمرد را نقل و نقد کرده است.[۵]
پانویس
ارجاعات
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «ابنراوندی». دایرهالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.
- افراد ایرانی یهودیتبار
- اندیشه آزاد
- اهالی کاشان
- بیخدایان اهل ایران
- تاریخنگاران اهل ایران
- تبدیل از اسلام به ندانمگرایی یا خداناباوری
- درگذشتگان ۹۱۱ (میلادی)
- زادگان ۲۱۰ (قمری)
- زادگان ۸۲۷ (میلادی)
- فیلسوفان اهل ایران
- مادهباوران
- مسلمانان پیشین اهل ایران
- مسلمانان سابق
- مسلمانان شیعه پیشین اهل ایران
- منتقدان اسلام
- ندانمگرایان اهل ایران
- ندانمگرایان
- نویسندگان اهل ایران
- نویسندگان مرد اهل ایران