شفاعت
شفاعت در لغت به معنای میانجیگری و پادرمیانی است. در اصطلاح اسلامی به معنای درخواست بخشش و کمک از خداوند برای شخص دیگری است که توسط فردی که نزد خداوند مقرب است، انجام میشود.
مفهوم شناسی
شفاعت در لغتنامه دهخدا به معنای خواهشگری، خواهشگری کردن، توسط، میانجیگری و پادرمیانی آمده است. همچنین این واژه را به معنای استدعای عفو و بخشش، میانگی در پیش شاه یا بزرگی تا گناهکار را ببخشاید، آمرزش خواستن برای گناهکار گفتهاند.[۱] کلمه شفاعت مشتق از «شَفْع» است. راغب اصفهانی در مورد آن گفته است: «الشفع ضَمُّ الشیء الی مثله» اضافه کردن چیزی به همانند خودش را «شفع» گویند. قرآن «شَفْع» را برای زوج و لغت «وَتْر» را برای فرد بهکار برده است.[۲]
شفاعت در قرآن
«شفع» در لغت پیوست و ضمیمه شدن چیزی به مانند خود است.[۳][۴] شافع کسی است که ضمیمه غیر خود میشود تا او را که تاق است؛ جفت خود نماید برای انجام هدفی. اما قرآن در دو آیه به این معنای پایه اشاره میکند: «وَ الشَّفْعِ وَالْوَتْرِ» که در این آیه معنای لغوی شفاعت منظور است به معنای جفت در مقابل تک، که در تقابل هستند. همان طور که در آیه «مَنْ یَشْفَعُ شَفَاعَةً حَسَنَةً یَكُنْ لَهُ نَصِیبٌ مِنْهَا وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفَاعَةً سَیِّئَةً یَكُنْ لَهُ کفْلٌ مِنْهَا» تا حدود زیادی معنای لغوی شفاعت مد نظر است و بزرگان علم هم همین مطلب را فهمیدهاند. به عنوان نمونه راغب اصفهانی معنای اعانت و یاری را از این آیه فهمیده که لازمه جفت شدن است و از این معنی شفاعت در قیامت را نام میبرد. واژه «شفاعت» در مفردات راغب چنین معنی شده است: «اصل الشفع یدل علی مقارنة شیئین و الشفاعة هو انضمام واحد إلی آخر ناصراً له؛ و أکثر ما یستعمل فی الإنضمام، من هو أعلی حرمة و مرتبة إلی من هو أدنی و منه الشفاعة فی القیامة، قال تعالی: لاتَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرحمن (طه/ ۱۰۹) و قیل: معنى الشفاعة فی آیة «مَنْ یَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةٌ یکن لَهُ نَصِیبٌ مِنْها» (النساء/ ۸۵) أن یشرع الإنسان لآلخر طریق خیر فیقتدی به (و ذلک کما قال رسول مَن سَنَّ سنّة حسنة فله أجرها و أجر من عمل بها) بنابراین طبق گفتههای راغب شفاعت دو معنی اصلی دارد: یکی کمک فردی صاحب منزلت به فردی دون پایه و نیازمند، دوم قرار دادن سنت و طریق نیک که دیگران از آن پیروی نمایند و برای فرد سنت گذار نیز بهرهای از آن باشد.[۵]
به سند بعضی آیات قرآن حتی پیش از ظهور اسلام هم شفاعت در باور مردم وجود داشته به نحوی که قرآن بارها عقاید نادرست آنها در باور به شفاعت را بیان کرده است. یکی از این باورهای نادرست این بود که مشرکان خدا را خالق هستی میدانستند؛ اما میگفتند اداره عالم به دست فرشتگان و دیگر آفریدگان است؛ لذا برای تقرب به خدا آنها را مورد تمسک قرار داده و پرستش میکردند. (زمر/ آیه ۳؛ یونس/ آیه ۱۸) نمونهای دیگر از باورهای نادرست دربارهٔ شفاعت این است که بنیاسرائیل خود را امت برگزیده و از نسل پیامبران میدانستند و میگفتند: در روز قیامت پیامبران ما را شفاعت میکنند. اما از دیدگاه قرآن، بدون خواست و اجازه خدا کسی شفاعت نمیشود یا اینکه بدون شایستگی دارای منزلتی شود یا کیفری از او کاسته شود؛ لذا شفاعت با شرایط درست از سنتهای حاکم بر عالم است. آیات قرآن در باب شفاعت سه دستهاند: اول) آیاتی که شفاعت در قیامت را رد میکنند. (مدثر/۴۸، بقره ۴۸ و ۲۵۴)؛ دوم) آیاتی که شفاعت را فقط ویژه خدا میدانند. (زمر/۴۴، سجده/۴)؛ سوم) آیاتی که شفاعت را تنها با اجازه خداوند جایز میدانند. (بقره/۲۵۵، طه/۱۰۹، یونس/۳، نجم/۲۶) در توضیح دسته اول آیاتی که شفاعت در قیامت را رد میکنند؛ آیه ۴۸ سوره مدثر اگرچه میگوید برخی افراد در اثر سنگینی گناهان از شفاعت محرومند؛ اما اصل شفاعت را میپذیرد. آیات ۴۸ و ۲۵۴ بقره نیز به گفته مفسران دربارهٔ اعتقادات قوم یهود نسبت به شفاعت است و در واقع آنچه در این آیات نفی میشود، شفاعت کسی است که در شفاعت استقلال دارد. اینگونه مشخص میشود که اختلافی بین این آیات و دیگر آیات مؤید شفاعت نیست. آیات دسته سوم شفیع مطلق را مدبر عالم میدانند؛ زیرا شفاعت خود نوعی تدبیر است و هر کدام از اولیای الهی که مقام شفاعت مییابند از خداست، مانند باقی مقامات که جملگی از جانب خدا هستند.[۶]
شفاعت از دیدگاه روایات
دستهای از احادیث در منابع اسلامی آورده شده که بیانکننده شفاعت پیامبر از نیاکان خود در روز قیامت هستند. روایتی از پیامبر اسلام نقل است به این مضمون که من از پروردگارم خواستم چهار نفر را ببخشد و او آنها را خواهد بخشید. آمنه دختر وهب، عبدالله بن عبدالمطلب، ابوطالب بن عبدالمطلب و مردی از انصار که بین من و او حق نان و نمک (پیمان) بود.[۷][یادداشت ۱]
کتابشناسی
برخی از آثار به زبانهای فارسی و عربی که در موضوع شفاعت به نگارش درآمده؛ به شرح زیر است:[۸]
- ابدیت، شفاعت لقاء الله، از دیدگاه قرآن و حدیث، به اهتمام مهدی امین.
- ابعاد شفاعت در قرآن کریم و حدیث همراه پاسخ به شبهات، محمد علی امینی.
- اثبات الشفاعة، شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان الذهبی، تحقیق ابراهیم باجس عبد المجید.
- اثبات عقاید شیعه: امامت، مهدویت، شفاعت، توسل، همراه با آیات و احادیث قدسی، علی علیزاده.
- احتجاجات، علامه مجلسی، ترجمه موسی خسروی.
- اخلاص در پرستش، انحراف در شفاعت، محمد ابراهیم شمسی.
- ارکان دین، علی نمازی شاهرودی.
- اصول دین و وسیله النجاة، علی نمازی شاهرودی، تحقیق مرتضی اعدادی خراسانی.
- التوسل بالنبی (ص) و التبرک بآثاره، مرتضى العسكرى.
- الرد على ابن تیمیة فی الشفاعة و الزیارة و الاستغاثة، السید على الحسینی المیلانی.
- الشفاعة العظمى فی یوم القیامة، فخر الدین الرازی، تقدیم و تحقیق و تعلیق احمد حجازی السقا.
- الشفاعة فی الكتاب و السنة: رسالة موجزة تبین مفهوم الشفاعة وحدودها و آثارها...، تالیف جعفر السبحانی.
- امامت و شفاعت، علی اکبر ناصری.
- اندیشههای کلامی شیخ مفید، مارتین مكدرموت،ترجمه احمد آرام.
- آخرین امید: مروری بر آیات شفاعت، محمد علی انصاری.
- امام علی، خرد، امام زمان، ستمگری، شفاعت و میانجیگری، مهدی صبوحی.
پانویس
یادداشتها
ارجاعات
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲: ۱۸۰۸.
- ↑ قادری، عقیده شفاعت، ۷۳.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ۲۷۰.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۵۱.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ۲۳۴.
- ↑ خطیبی کوشکک، فرهنگ شیعه، ۳۰۲.
- ↑ رضوی، دانشنامه کلام اسلامی، ۱۰۰.
- ↑ اخوان مقدم، «منبع شناسی موضوع «شفاعت»»، امامت پژوهشی، ۲۳۷-۲۶۸.
منابع
- دهخدا، علیاکبر (۱۳۹۰). لغتنامه دهخدا. تهران: دانشگاه تهران.
- رضوی، رسول (۱۳۸۷). «ایمان نیاکان پیامبر». دانشنامه کلام اسلامی. قم.
- قادری، محمد طاهر (۱۳۹۰). عقیده شفاعت. تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.
- خطیبی کوشکک، محمد (۱۳۸۶). فرهنگ شیعه. قم: زمزم هدایت.