بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

انطاکیه

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۰۰:۳۵ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (− رده:جغرافیای استان ختای (هات‌کت))
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

انطاکیه، شهری تاریخی در ترکیه، در سال ۳۰۰ پیش از میلاد توسط سلوکوس اول تأسیس شد و به مرکز تجاری و شهری مهم در امپراتوری روم تبدیل گردید. این شهر در تاریخ مسیحیت به دلیل شوراهای دینی و در روایات اسلامی به داستان حواریون عیسی شناخته شده است. در این روایت، حواریون با شفا دادن بیماران و زنده کردن مرده‌ای موجب ایمان آوردن حاکم و بسیاری از مردم شدند.

موقعیت جغرافیایی

انطاکیه شهری در کشور ترکیه، در کنار رود اورنتوس و ۲۲ کیلومتری ساحل مدیترانه واقع شده است.[۱]

تاریخچه

این شهر در حدود سال ۳۰۰ پیش از میلاد توسط سلوکوس اول، یکی از فرماندهان اسکندر مقدونی، تأسیس شد و به دلیل موقعیت جغرافیایی ممتاز خود به یکی از مراکز مهم تجاری و شهری برجسته در امپراتوری روم تبدیل شد. انطاکیه کرسی ایالت‌های آسیایی روم بود و نقش مهمی در تجارت منطقه ایفا می‌کرد. در تاریخ، این شهر چندین بار دچار حملات و تغییرات شد. در سال ۲۵۸ و ۲۶۰ میلادی، شاپور اول، از شاهان ساسانی، انطاکیه را تصرف و تاراج کرد و بسیاری از ساکنان آن را به شهر جندی‌شاپور منتقل نمود. در سال ۵۴۰ میلادی نیز، خسرو انوشیروان، شاه ساسانی، این شهر را ویران کرد. اگرچه یوستی‌نیانوس، امپراتور روم شرقی، آن را بازسازی نمود، انطاکیه هرگز به شکوه پیشین خود بازنگشت.[۲]

این شهر در تاریخ مسیحیت به دلیل شوراهای دینی که در آن برگزار می‌شد، جایگاه ویژه‌ای دارد. همچنین، در روایات اسلامی، انطاکیه به داستان فرستادگان عیسی به این شهر اشاره دارد که در سوره یس ذکر شده است. براساس این روایت که در منابع اسلامی آمده است، عیسی دو نفر از حواریون خود را به انطاکیه فرستاد تا مردم را به پرستش خداوند یکتا دعوت کنند. آن دو هنگام ورود به شهر، با پیرمردی به نام حبیب نجار ملاقات کردند. آنان پس از معرفی خود به عنوان فرستادگان الهی و نشان دادن معجزاتی مانند شفای بیماران، توانستند توجه مردم را جلب کنند. این خبر به حاکم بت‌پرست انطاکیه رسید و او، پس از احضار و بازخواست آنان، دستور زندانی کردنشان را صادر کرد. عیسی برای کمک به حواریون، شمعون صفا را به انطاکیه فرستاد. شمعون با تدبیر و هوشمندی خود به دربار راه یافت و توانست با حاکم رابطه نزدیک برقرار کند. او از حاکم درخواست کرد تا حواریون را احضار کند و سخنانشان را بشنود. حواریون در حضور حاکم با دعایی مردی نابینا را شفا دادند. سپس به درخواست حاکم، مرده‌ای که هفت روز از مرگش گذشته بود، زنده شد و شهادت داد که خداوند بر همه چیز تواناست. این اتفاق موجب ایمان آوردن حاکم و بسیاری از مردم انطاکیه شد. به روایتی، آن مرده فرزند حاکم بود که به دست خود به دو حواری و شمعون اشاره کرد و گفت که ایشان باعث زنده شدن او شده‌اند.[۳]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «انطاکیه». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.