استدراج

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اِستدراج از باورهای اسلامی و به معنای نزدیک شدن تدریجی و غیرمستقیم برخی از دشمنان خدا به هلاکت و عذاب، بر اثر اصرار بر کفر و گناه است. بر اساس باورهای اسلامی، استدراج توسط خداوند بر اساس حکمت بوده و با عدالت او منافاتی ندارد و مادامی که نزول عذاب مایه بیداری و برگشت گناهکاران باشد، خداوند اقدام به عذاب استدراج نمی‌کند. عذاب استدراج به دنبال برخی از گناهان مانند تکذیب آیات الهی و فراموشی و غفلت از پیام‌های الهی، دامن‌گیر شخص می‌شود؛ اما در مقابل، ایمان و تقوا، یاد خدا و شکر او، از عوامل ایمنی از سنت استدراج است. استدراج دارای دو معنی است: اول، گرفتن چیزی به تدریج است، زیرا اصل این ماده از «درجه» گرفته شده که به معنی «پله» است، همان گونه که انسان در صعود و نزول از طبقات پائین عمارت به بالا یا به عکس، از پله‌ها استفاده می‌کند؛ همچنین هرگاه چیزی را تدریجاً و مرحله به مرحله بگیرند یا گرفتار سازند به این عمل استدراج گفته می‌شود. دومین معنا، معنی دیگر استدراج، «پیچیدن» است، همان گونه که یک طومار را به هم می‌پیچند. و به گفته علامه شعرانی: استدراج، اندک اندک بردن و نزدیک کردن است؛ بنابراین، این واژه در همه کاربردهایش متضمن معنای تدریج و نوعی حرکت صعودی یا نزولی است. استدراج در اصطلاح نوعی عقوبت تدریجی بر کافران و گناهکاران غافل در چهره برخورداری آنان از نعمت‌های دنیوی است.[۱][۲][۳]

مفهوم قرآنی استدراج

مفهوم قرآنی استدراج گویا فرورفتن افراد به صورت تدریجی در مقصد و فرجامشان، یا در هم پیچیده شدن زندگی و وجودشان بر اثر غفلت و فراموشی از یاد خدا است. کسانی که از هدایت‌های تکوینی و تشریعی خداوند و آزمایش‌های گوناگون او برای هدایتشان اثر مثبت نمی‌پذیرند، سرانجام به کلی رها می‌شوند و حتی زمینه‌ها و امکانات سقوط و تنزلشان نیز مهیا می شودتا به فرجام شوم خویش نزدیک شده، ناگاه به عذاب خدا گرفتار گردند. واژهٔ استدراج تنها دوبار در قرآن آمده است. در سورهٔ اعراف آیهٔ ۸۲و سورهٔ قلم آیهٔ ۴۴. علاوه برآن در قالب واژگان متعدد دیگری نیز به گسترهٔ وسیع معنایی آن اشاره شده است در واقع، مفهوم استدراج را باید ذیل دو عنوان وسیع «کفر» و «ایمان» بررسی گردد. مفهوم مربوط به استدراج، گاه در مقایسه با افراد مبتلا به این سنت و گاه در مقایسه با خدا، در نقش فاعل استدراج، مطرح شده است. در واقع این مفاهیم، گویا دو روی یک سکه اند که بخش اول آنها حالت ظاهری استدراج و بخش دیگر، حالت باطنی و واقعی آن را نشان می‌دهد. از طرف دیگر، مراحل پیش از استدراج و مفاهیم همراه و ملازم آن در کنار فرجام استدراج، به نحوی با استدراج پیوند داشته و زمینهٔ اجرای آن را روشن می‌سازد.

اثر استدراج بر زندگی انسان

زندگی در استدراج ظاهراً موفقیت‌آمیز بوده و همراه با بهره‌مندی از لذت‌های زندگی است. خدا در شرح حال مبتلایان به استدراج می‌فرماید: ((آنان می‌پندارند که فزونی نعمت‌ها، ثروت‌ها، و فرزندانشان، گشودن درهای خیرات به روی آنهاست؛ این گونه نیست، بلکه آنها واقعیت این نعمت‌ها را نمی‌فهمند)) در قرآن، در سورهٔ بقره و آیه ۱۵ از این فرایند به ((یاری رساندن و رهاسازی در وادی سرگردانی و طغیان)) یاد شده است خدا در سوره طه و در آیه ۱۳۱در مقام دلداری به پیامبر خویش، از هدف نزول نعمت‌های خود بر گمراهان پرده برمی‌دارد: هرگز چشمانت را به نعمت‌های مادی ای که به گروهی از مخالفانت داده‌ایم، خیره مساز که آنها جز شکوفه‌هایی زودگذر برای آزمودن آنها نیست و بدان که نعمت معنوی پروردگارت نیکوتر و پایدار تر است. خدا در سورهٔ فرقان، آیهٔ ۱۸ می‌فرماید: «آنان و پدرانشان را از نعمت‌ها برخوردار کردی تا یاد تورا فراموش کردند، و هلاک شدند» ظاهر نیکوی استدراج سبب می‌شود تا انسان اعمالش را نیکو شمرده و از اصلاح خود غافل شود. در سورهٔ کهف آیهٔ ۱۰۳ و ۱۰۴ آمده است:{ آیا شما را از زیان‌کارترین آدمیان خبر ندهم؟ آنان کسانی اند که تلاششان در زندگانی دنیا بیهوده بوده و در عین حال، خود را موفق و درستکار می‌پندارند }[۴]

استدراج در نظر متکلمان مسلمان

متکلّمان مسلمان، استدراج را در دو معنا به کار برده‌اند:امور و کارهای شگفت و فوق‌العاده‌ای که از کسانی مانند مرتاضان و راهبان سرمی‌زند. مهلتی که خدا به بندگان گناهکارش می‌دهد، چون می‌خواهد آنان را نگونبخت کند، خواسته‌های دنیایی‌شان را برمی‌آورد و بنده بی آنکه خود بداند، اندک اندک از رحمت خدا دور می‌شود و به کیفر او نزدیک می‌شود[۵]

منابع

  1. دائرةالمعارف قرآن کریم، علی معموری، جلد ۳، صفحه ۵۶–۸۰.
  2. "سنت استدراج و مسئله عدل الهی"، پایگاه آیین رحمت، دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی
  3. "استدراج"، دانشنامه پژوهه، حسین خوشبخت
  4. مرکز فرهنگ و معارف قرآن (۱۳۸۶). استدراج، سقوط گام به گام. بوستان کتاب.
  5. «سنت استدراج، نزدیک شدن تدریجی به عذاب الهی». سایت راسخون. ۱۷ آذر ۱۴۰۳. دریافت‌شده در ۷ آبان ۱۴۰۴.