غزوه تبوک: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳: | خط ۳: | ||
== شرح واقعه == | == شرح واقعه == | ||
تبوک ناحیهای است با قلعه و آبی معروف، واقع میان حجر و شام بزرگ. آخرین غزوه پیامبر در سال نهم هجرت در این منطقه رخ داد و به سبب رسوا شدن منافقان، آن را «فاضحه» نیز نامیدهاند. این لشکرکشی «جیشالعسره» خوانده شد، زیرا مسلمانان به دلیل دوری راه، گرمای شدید، و کمبود آذوقه دچار سختی فراوان شدند. انگیزه حرکت، خبر کاروانی از [[شام]] بود مبنی بر اینکه [[هراکلیوس]]، امپراتور [[روم]]، به همراه قبایل لخم، جذام، عامله و غسان قصد حمله به مدینه دارد. با انتشار این خبر، پیامبر فرمان آمادهباش داد. با وجود سختی شرایط و تنگنای اقتصادی، سی هزار نفر بسیج شدند که تنها هزار تن سواره بودند و باقی پیاده.<ref>{{پک|اختری|۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=تبوک}}</ref> | |||
پس از استقرار در تبوک، محمد آماده رویارویی با سپاه روم شرقی شد. پس از بیست روز دیدهبانی در منطقه و ایجاد شماری پیمان و اتحاد با روسای قبایل محلی،<ref>{{پک|Richard A. Gabriel (2007), Muhammad: Islam’s First Great General}}</ref> بدون دریافت نشانه ای از حضور لشکر [[بیزانس]]، محمد تصمیم به بازگشت به [[مدینه]] گرفت.<ref>{{پک|George F. Nafziger; Mark W. Walton (2003), Islam at War: A History, Praeger Publishers, p. 13}}</ref> به این صورت، میان سپاه محمد و بیزانس در تبوک جنگی اتفاق نیفتاد، به اعتقاد [[دایرةالمعارف آکسفورد جهان اسلام|''دایرةالمعارف آکسفورد جهان اسلام'']]، «این نمایش قدرت، نمایانگر قصد محمد در به چالش کشیدن سلطه بیزانسیان بر قسمت شمالی مسیر تجاری [[مکه]] تا [[سوریه]] است».<ref>{{پک| Welch, Alford T. ; Moussalli, Ahmad S. (2009). "Muḥammad"}}</ref> | پس از استقرار در تبوک، محمد آماده رویارویی با سپاه روم شرقی شد. پس از بیست روز دیدهبانی در منطقه و ایجاد شماری پیمان و اتحاد با روسای قبایل محلی،<ref>{{پک|Richard A. Gabriel (2007), Muhammad: Islam’s First Great General}}</ref> بدون دریافت نشانه ای از حضور لشکر [[بیزانس]]، محمد تصمیم به بازگشت به [[مدینه]] گرفت.<ref>{{پک|George F. Nafziger; Mark W. Walton (2003), Islam at War: A History, Praeger Publishers, p. 13}}</ref> به این صورت، میان سپاه محمد و بیزانس در تبوک جنگی اتفاق نیفتاد، به اعتقاد [[دایرةالمعارف آکسفورد جهان اسلام|''دایرةالمعارف آکسفورد جهان اسلام'']]، «این نمایش قدرت، نمایانگر قصد محمد در به چالش کشیدن سلطه بیزانسیان بر قسمت شمالی مسیر تجاری [[مکه]] تا [[سوریه]] است».<ref>{{پک| Welch, Alford T. ; Moussalli, Ahmad S. (2009). "Muḥammad"}}</ref> | ||
بر اساس گزارشهای اسلامی، برخی منافقان از شرکت در این غزوه سر باز زدند و دیگران را نیز از رفتن بازمیداشتند. آنان حتی شایعاتی دربارهٔ روابط پیامبر و [[علی بن ابیطالب]] منتشر کردند. پیامبر علی را جانشین خود در مدینه قرار داد و راهی تبوک شد. علی به جرف آمد و موضوع را با پیامبر در میان گذاشت. محمد او را به مدینه بازگرداند و جمله معروف «اما ترضی ان تکون منی بمنزلة [[هارون]] من [[موسی]] الا انه لا نبی بعدی» را خطاب به او گفت.<ref>{{پک|اختری|۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=تبوک}}</ref> | |||
سپاه اسلام در شرایطی دشوار حرکت کرد؛ بسیاری پیاده بودند و در مسیر، آب کمیاب بود تا آنجا که گاه برای رفع عطش، رطوبت احشای شتران را مینوشیدند. با رسیدن به تبوک، مشخص شد خبر حمله روم اساساً دروغ بوده است. هراکلیوس نسبت به پیامبر ارادت داشت اما از بیم از دست دادن سلطنت، اسلام نیاورد. پیامبر پس از مشورت با یاران، بازگشت به مدینه را برگزید.<ref>{{پک|اختری|۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=تبوک}}</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
| خط ۱۲: | خط ۱۸: | ||
=== منابع === | === منابع === | ||
* {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی |نام=|دانشنامه=[[دانشنامه بزرگ اسلامی]] |مقاله=تبوک |پیوند مقاله=http://lib.eshia.ir/23022/14/5765|ویرایش= |سال=۱۳۶۷ |ناشر=[[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] |جلد=۱۴ |مکان=ایران|شابک = ۹۶۴-۷۰۲۵-۵۴-۸ |صفحه=۵۷۶۵}} | * {{یادکرد دانشنامه |نام خانوادگی=مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی |نام=|دانشنامه=[[دانشنامه بزرگ اسلامی]] |مقاله=تبوک |پیوند مقاله=http://lib.eshia.ir/23022/14/5765|ویرایش= |سال=۱۳۶۷ |ناشر=[[مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] |جلد=۱۴ |مکان=ایران|شابک = ۹۶۴-۷۰۲۵-۵۴-۸ |صفحه=۵۷۶۵}} | ||
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=اختری|نام=عباسعلی|مقاله=تبوک|دانشنامه=[[دایرةالمعارف جامع اسلامی]]|عنوان جلد=دایرةالمعارف جامع اسلامی|سال=۱۳۹۰|ناشر=آرایه|مکان=تهران}} | |||
{{غزوات محمد}} | {{درجهبندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=خیر|نیازمند تصویر=خیر|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامهها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}{{غزوات محمد}} | ||
{{شخصیتها و اعلام قرآنی}} | {{شخصیتها و اعلام قرآنی}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۳:۳۰
غزوه تبوک، اردوکشی نظامی است که در ماه رجب سال ۹ هجری (۶۳۰ میلادی) توسط محمد آغاز شد. محمد لشکری به بزرگی ۳۰ هزار نفر را به منطقه تبوک در شمال غربی عربستان سعودی کنونی و در نزدیکی خلیج عقبه، رهبری کرد.[۱] غزوه تبوک، بزرگترین و آخرین غزوه محمد بود.[۲]
شرح واقعه
تبوک ناحیهای است با قلعه و آبی معروف، واقع میان حجر و شام بزرگ. آخرین غزوه پیامبر در سال نهم هجرت در این منطقه رخ داد و به سبب رسوا شدن منافقان، آن را «فاضحه» نیز نامیدهاند. این لشکرکشی «جیشالعسره» خوانده شد، زیرا مسلمانان به دلیل دوری راه، گرمای شدید، و کمبود آذوقه دچار سختی فراوان شدند. انگیزه حرکت، خبر کاروانی از شام بود مبنی بر اینکه هراکلیوس، امپراتور روم، به همراه قبایل لخم، جذام، عامله و غسان قصد حمله به مدینه دارد. با انتشار این خبر، پیامبر فرمان آمادهباش داد. با وجود سختی شرایط و تنگنای اقتصادی، سی هزار نفر بسیج شدند که تنها هزار تن سواره بودند و باقی پیاده.[۳]
پس از استقرار در تبوک، محمد آماده رویارویی با سپاه روم شرقی شد. پس از بیست روز دیدهبانی در منطقه و ایجاد شماری پیمان و اتحاد با روسای قبایل محلی،[۴] بدون دریافت نشانه ای از حضور لشکر بیزانس، محمد تصمیم به بازگشت به مدینه گرفت.[۵] به این صورت، میان سپاه محمد و بیزانس در تبوک جنگی اتفاق نیفتاد، به اعتقاد دایرةالمعارف آکسفورد جهان اسلام، «این نمایش قدرت، نمایانگر قصد محمد در به چالش کشیدن سلطه بیزانسیان بر قسمت شمالی مسیر تجاری مکه تا سوریه است».[۶]
بر اساس گزارشهای اسلامی، برخی منافقان از شرکت در این غزوه سر باز زدند و دیگران را نیز از رفتن بازمیداشتند. آنان حتی شایعاتی دربارهٔ روابط پیامبر و علی بن ابیطالب منتشر کردند. پیامبر علی را جانشین خود در مدینه قرار داد و راهی تبوک شد. علی به جرف آمد و موضوع را با پیامبر در میان گذاشت. محمد او را به مدینه بازگرداند و جمله معروف «اما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» را خطاب به او گفت.[۷]
سپاه اسلام در شرایطی دشوار حرکت کرد؛ بسیاری پیاده بودند و در مسیر، آب کمیاب بود تا آنجا که گاه برای رفع عطش، رطوبت احشای شتران را مینوشیدند. با رسیدن به تبوک، مشخص شد خبر حمله روم اساساً دروغ بوده است. هراکلیوس نسبت به پیامبر ارادت داشت اما از بیم از دست دادن سلطنت، اسلام نیاورد. پیامبر پس از مشورت با یاران، بازگشت به مدینه را برگزید.[۸]
پانویس
ارجاعات
- ↑ Welch, Alford T. ; Moussalli, Ahmad S. (2009). "Muḥammad".
- ↑ Welch, Alford T. ; Moussalli, Ahmad S. (2009). "Muḥammad". In Esposito, John L. (ed.). The Oxford Encyclopedia of the Islamic World..
- ↑ اختری، «تبوک»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ Richard A. Gabriel (2007), Muhammad: Islam’s First Great General.
- ↑ George F. Nafziger; Mark W. Walton (2003), Islam at War: A History, Praeger Publishers, p. 13.
- ↑ Welch, Alford T. ; Moussalli, Ahmad S. (2009). "Muḥammad".
- ↑ اختری، «تبوک»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ اختری، «تبوک»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
منابع
- مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (۱۳۶۷). «تبوک». دانشنامه بزرگ اسلامی. ج. ۱۴. ایران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ص. ۵۷۶۵. شابک ۹۶۴-۷۰۲۵-۵۴-۸.
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «تبوک». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.