غزوه تبوک

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۳:۳۰ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
پرونده:Tabuk, Saudi Arabia locator map.png
موقعیت منطقه تبوک در نقشه امروزین سرزمین عربستان

غزوه تبوک، اردوکشی نظامی است که در ماه رجب سال ۹ هجری (۶۳۰ میلادی) توسط محمد آغاز شد. محمد لشکری به بزرگی ۳۰ هزار نفر را به منطقه تبوک در شمال غربی عربستان سعودی کنونی و در نزدیکی خلیج عقبه، رهبری کرد.[۱] غزوه تبوک، بزرگ‌ترین و آخرین غزوه محمد بود.[۲]

شرح واقعه

تبوک ناحیه‌ای است با قلعه و آبی معروف، واقع میان حجر و شام بزرگ. آخرین غزوه پیامبر در سال نهم هجرت در این منطقه رخ داد و به سبب رسوا شدن منافقان، آن را «فاضحه» نیز نامیده‌اند. این لشکرکشی «جیش‌العسره» خوانده شد، زیرا مسلمانان به دلیل دوری راه، گرمای شدید، و کمبود آذوقه دچار سختی فراوان شدند. انگیزه حرکت، خبر کاروانی از شام بود مبنی بر اینکه هراکلیوس، امپراتور روم، به همراه قبایل لخم، جذام، عامله و غسان قصد حمله به مدینه دارد. با انتشار این خبر، پیامبر فرمان آماده‌باش داد. با وجود سختی شرایط و تنگنای اقتصادی، سی هزار نفر بسیج شدند که تنها هزار تن سواره بودند و باقی پیاده.[۳]

پس از استقرار در تبوک، محمد آماده رویارویی با سپاه روم شرقی شد. پس از بیست روز دیده‌بانی در منطقه و ایجاد شماری پیمان و اتحاد با روسای قبایل محلی،[۴] بدون دریافت نشانه ای از حضور لشکر بیزانس، محمد تصمیم به بازگشت به مدینه گرفت.[۵] به این صورت، میان سپاه محمد و بیزانس در تبوک جنگی اتفاق نیفتاد، به اعتقاد دایرةالمعارف آکسفورد جهان اسلام، «این نمایش قدرت، نمایانگر قصد محمد در به چالش کشیدن سلطه بیزانسیان بر قسمت شمالی مسیر تجاری مکه تا سوریه است».[۶]

بر اساس گزارش‌های اسلامی، برخی منافقان از شرکت در این غزوه سر باز زدند و دیگران را نیز از رفتن بازمی‌داشتند. آنان حتی شایعاتی دربارهٔ روابط پیامبر و علی بن ابی‌طالب منتشر کردند. پیامبر علی را جانشین خود در مدینه قرار داد و راهی تبوک شد. علی به جرف آمد و موضوع را با پیامبر در میان گذاشت. محمد او را به مدینه بازگرداند و جمله معروف «اما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» را خطاب به او گفت.[۷]

سپاه اسلام در شرایطی دشوار حرکت کرد؛ بسیاری پیاده بودند و در مسیر، آب کمیاب بود تا آنجا که گاه برای رفع عطش، رطوبت احشای شتران را می‌نوشیدند. با رسیدن به تبوک، مشخص شد خبر حمله روم اساساً دروغ بوده است. هراکلیوس نسبت به پیامبر ارادت داشت اما از بیم از دست دادن سلطنت، اسلام نیاورد. پیامبر پس از مشورت با یاران، بازگشت به مدینه را برگزید.[۸]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (۱۳۶۷). «تبوک». دانشنامه بزرگ اسلامی. ج. ۱۴. ایران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ص. ۵۷۶۵. شابک ۹۶۴-۷۰۲۵-۵۴-۸.
  • اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «تبوک». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.