حق‌الناس

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۲۱ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار - ادغام از کاربر:N.rabiee/صفحه تمرین)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حق الناس، حقی است که از مردم بر عهده انسان قرار می‌گیرد و با توبه و شهادت در راه خدا هم بخشیده نمی‌شود بلکه باید یا جبران شود یا صاحب حق آن را ببخشد و بگذرد.

حق‌الناس در فقه اسلامی به حقوقی گفته می‌شود که انسان‌ها نسبت به یکدیگر دارند و رعایت آن‌ها بر هر مکلفی واجب است. این مفهوم در برابر حق‌الله قرار می‌گیرد، اما در فقه امامیه هر دو به هم پیوسته‌اند؛ زیرا تعدی به حقوق بندگان، در حقیقت نوعی بی‌اعتنایی به فرمان خداوند نیز محسوب می‌شود. اهمیت این موضوع چنان است که در روایات آمده است: «یُغفَرُ لِکُلِّ ذَنبٍ ما خَلاَ حُقُوقَ النّاس»؛ یعنی همه‌ی گناهان جز حق‌الناس آمرزیده می‌شوند.[۱]

مفهوم‌شناسی

تعریف لغوی

حق در زبان عربی به معنای ثابت و واجب است. الناس به معنای مردم و انسان هاست. حق الناس به‌طور کلی به معنای حق مردم است، یعنی حقوقی که برای افراد در ارتباط با دیگران ثابت شده است.[۲]

تعریف اصطلاحی

در فقه و اخلاق اسلامی حقوقی را گویند که افراد بر عهده یکدیگر دارند که این حقوق مالی، جانی، عرضی یا معنوی است.[۳]

از منظر قرآن

در قرآن بر رعایت حقوق مردم بسیار تأکید شده است: از جمله: آیه ۵۸ سوره نساء: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَیٰ أَهْلِهَا … خداوند به شما فرمان می دهدکه امانت‌ها را به صاحبانش بازگردانید.[۴]

در روایات اسلامی نیز بر این مطلب بسیار تأکید شده است که نمونه‌هایی را در ذیل می‌آوریم. جعفر صادق، امام ششم شیعیان امامیه در اینباره گفته است: خداوند با هیچ چیز بالاتر از ادای حق مؤمن عبادت نشده است.[۵]

راه‌های جبران حق الناس

  1. ارجاع حق به صاحبش:بهترین راه بازگرداندن عین مال یا جبران خسارت برای صاحب مال می‌باشد.[۶]
  2. طلب عفو و بخشش:اگر بازگرداندن حق ممکن نیست یا حق آبرویی است باید از صاحب آن عذرخواهی کرده و طلب بخشش نمود.[۷]
  3. کارهای خیر نیابتی:اگر پیدا کردن صاحب حق ممکن نباشد، باید به نیابت از او صدقه داده یا کارهای خیر برایش انجام و ثواب آن به صاحب حق هدیه شود.[۸]
  4. استغفار:در کنار اقدامات بیان شده، باید بسیار استغفار کرد تا خداوند قلب صاحب حق را نرم کند.[۹]

تفاوت حق‌الله و حق‌الناس

فقهای مسلمان حق‌الله را اموری دانسته‌اند که متعلق به مصالح عمومی و الهی است، مانند نماز و روزه، و حق‌الناس را اموری که متعلّق به اشخاص معین است. با این حال، در بسیاری از موارد این دو حق در هم تنیده‌اند؛ مثلاً در قصاص یا دیه، حق‌الناس با جنبه‌ای از حق‌الله همراه است. فقهای امامیه مانند شهید ثانی در مسالک الأفهام تأکید کرده‌اند که حق‌الناس تنها با رضایت صاحب حق ساقط می‌شود، نه با توبهٔ فرد خاطی.[۱۰]

گستره‌ی حق‌الناس در فقه اجتماعی

مفهوم حق‌الناس در فقه اسلامی محدود به اموال و معاملات نیست، بلکه در حوزه‌هایی چون آبرو، امنیت، عدالت قضایی و حتی در رفتارهای فضای مجازی نیز مصداق دارد. بسیاری از فقهای معاصر شیعه، از جمله روح‌الله خمینی در تحریر الوسیله، غیبت، تهمت و هر نوع تضییع حیثیت مؤمن را از مصادیق روشن حق‌الناس دانسته‌اند. این نگاه سبب شده است که حق‌الناس یکی از پایه‌های اصلی اخلاق اسلامی و فقه اجتماعی شمرده شود.[۱۱]

جایگاه حق‌الناس در قرآن و معاد

در آموزه‌های قرآن، رعایت حقوق بندگان از معیارهای اصلی رستگاری معرفی شده است. آیهٔ «وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ» (مطففین: ۱) نمونه‌ای از تأکید بر دقت در حقوق مردم است. روایات نیز نشان می‌دهند که حق‌الناس در قیامت قابل بخشش نیست مگر با رضایت صاحبان حق؛ بنابراین، ادای امانت، انصاف در معامله، و پرهیز از ظلم، از لوازم ایمان حقیقی دانسته شده‌اند.[۱۲]

ارجاعات

  1. شیخ حرّ عاملی، وسائل‌الشیعه، ج۱۷، ص۳۰۹.
  2. الانصاری، ابن منظور. لسان العرب. ج. ۲. ص. ۴۴۲.
  3. نراقی، ملا مهدی. حق الناس. ج. ۲. ص. ۲۱۵.
  4. قرآن کریم. سوره نساء آیه58.
  5. کلینی، محمد. الکافی. ج. ۲. ص. ۱۷۰.
  6. محقق حلی، نجم الدین (۱۴۰۸). شرایع الاسلام. ج. ۴. ص. ۸۷۰.
  7. نراقی، مهدی. جامع السعادات. ج. ۲. ص. ۲۲۰.
  8. عاملی، محمدبن حسن. وسائل الشیعه. ج. ۱۶. ص. ۱۶۴.
  9. کلینی، محمد. الکافی. ج. ۲. ص. ۵۰۴.
  10. شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۱۴، ص۱۱۷.
  11. امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۵۹.
  12. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۲۵۰.