فروع دین

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فُروع دین احکام عملی اسلام که یک مسلمان وظیفه دارد به آنها عمل کند. فروع دین اسلام از نظر مذهب شیعه امامیه عبارت‌اند از: نماز، روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولی، تبری.

تعریف فروع دین

«فروع دین» عبارتند از احکام عملی دین اسلام که هر فرد مسلمان مکلف به انجام آن ها می باشد. فروع دین در مقابل اصول دین قرار دارند. پایبندی بر فروع دین همچون اصول دین واجب است.

تعالیم دین اسلام، در دو بخش اعتقادی و عملی جای می‌گیرند؛ بخش اعتقادی در مورد اصول دین و مذهب بحث می کند و بخش عملی ، از فروع دین سخن می گوید. دلیل نامگذاری بخش دوم به «فروع دین» این است که در برابر اصول دین قرار دارد[۱] نه از آن جهت که دارای اهمیت نباشد.

اقسام فروع دین

۱.نماز

۲.روزه

۳.حج

۴.زکات

۵.جهاد

۶.خمس

۷.امر به معروف

۸.نهی از منکر

۹. تولی

۱۰.تبری[۲]

پنج فرع اول مشترک بین اهل تشیع و اهل سنت می باشند و بقیه فروع مختص اهل تشیع هستند.

تفاوت فروع دین و اصول دین

۱. اصول دین مریوط به از اعتقادات و مسائل ایمانی است؛ ولی فروع دین مربوط به عمل انسان است.[۳]

۲. . اصول دین نیازمند یقین‌ هستند از این رو، تقلید در آن ها راهی ندارد؛ امّا فروع دین نیازمند تبلیغ و بیان‌ هستند و حکم عقل در آنها کافی نیست و از این رو تقلید پذیرند.[۴]

۳. اصول دین از مقوله إخبار و وصف کردن ‌هستند؛ امّا فروع دین، انشائی و دستوری‌ هستند و امر و نهی.[۵]

۴. در اصول دین اختلافی وجود ندارد؛ امّا گاه در فروع دین اختلافاتی مطرح می شود. بدلیل اینکه عمل به ظن در اصول دین روا نیست؛ ولی ظنّ معتبر گاه در فروع دین منشأ عمل می‌شود.[۶][۷]

۵. نسخ در فروع دین راه دارد؛ امّا در اصول دین به هیچ وجه نسخ وجود ندارد.[۸]

۶. علمای شیعه اصول دین را پنج اصل دانسته‌اند؛ امّا فروع را هشت یا ده فرع.[۹]حتی گاه هر آنچه را در برابر اصول جای دارد و جزو احکام عملی است، از فروع دین شمرده‌اند.[۱۰][۱۱]

روش های استنباط احکام فروع دین

دانش فقه و اصول، از دانش‌های اسلامی هستند که در قلمرو فروع دین، به پرسش‌های انسان پاسخ می‌دهند و وظایف او را مشخص می‌سازند.[۱۲][۱۳] فقهای شیعه با استفاده از این دانش‌ها، فروع دین را از متون دینی استخراج و استنباط می‌کنند و احکام عملی شریعت را به دست می آورند.

منابع استنباط احکام فروع دین

منابعی که فقها از آنها بهره می‌جویند عبارت‌اند از: کتاب (قرآن)، سنّت (حدیث) اجماع و عقل.[۱۴]

پانویس

ارجاعات

  1. سجادی، جعفر (۱۳۸۴). فرهنگ معارف اسلامی. ج. ۳. ص. ۴۴۲.
  2. مطهری، مرتضی (۱۳۶۰). مجموعه آثار. ج. ۲۶. ص. ۲۵۷.
  3. آموزش دین. صص. ۱۰-۱۸.
  4. المیزان. ج. ۱۳. ص. ۵۸-۵۹.
  5. کفایة الاصول. صص. ۳۴-۴۱.
  6. شریعت در آینه معرفت. صص. ۱۵۸-۱۶۲.
  7. شریعت در آینه معرفت. صص. ۳۶۰-۳۶۶.
  8. کشّاف اصطلاحات الفنون. ج. ۱. ص. ۷۶۰.
  9. مطهری، مرتضی. مجموعه آثار. ج. ۱۷. ص. ۲۲۰.
  10. معارف و معاریف. ج. ۴. ص. ۱۷۱۵.
  11. شرح المواقف. ج. ۱. ص. ۳۸.
  12. مناهج الاصول الی علم الاصول. ج. ۱. صص. ۴۵-۵۴.
  13. آشنایی با علوم اسلامی. صص. ۱۳-۱۵.
  14. اصل الشّیعه و اصولها. ص. ۱۱۴-۱۱۵.