بدون تصویر

آیه ۷۴ سوره انبیاء: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات آیه}}
{{جعبه اطلاعات آیه}}


'''آیه ۷۴ سوره انبیاء'''، هفتاد و چهارمین [[آیه]] از بیست و یکمین [[سوره|سوره قرآن]] است. این آیه را از آیات [[مکی و مدنی|مکی]] دانسته‌اند. در آیه موردبحث، به [[پیامبری]] [[لوط]] و بخشی از سرگذشت او اشاره شده است.  
'''آیه ۷۴ سوره انبیاء'''، هفتاد و چهارمین [[آیه]] از بیست و یکمین [[سوره|سوره قرآن]] است. این آیه را از آیات [[مکی و مدنی|مکی]] دانسته‌اند. در آیه موردبحث، به [[پیامبری]] [[لوط]] و بخشی از سرگذشت او اشاره شده است.


== متن ==
== متن ==
خط ۱۸: خط ۱۸:


== محتوا ==
== محتوا ==
[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از مفسران شیعه گزارش می‌کند: [[قرآن]] در این آیه به این مطلب اشاره دارد که [[خداوند]] به لوط که یکی از بستگان [[ابراهیم]] و [[مؤمن]] به او بود، مقام [[نبوت]] و پیامبری عطا کرد. به گزارش مکارم، لوط از پیامبرانی است که معاصر با ابراهیم بود و با او به سرزمین [[شام]] مهاجرت کرد. سپس در «[[شهر سدوم]]» آمد تا مردم آن منطقه را از [[گناهان]] بزرگی که آلوده آن بودند؛ [[هدایت]] کند. لوط نیز برای این قوم منحرف و [[گناه‌|گناه‌کار]] بسیار تلاش کرد، اما اثری در آنها نداشت. سرانجام نیز آن قوم بدکار به [[عذاب]] الهی گرفتار شده و به کلی نابود شدند و تنها خانواده لوط (به جز همسرش) در امان ماندند. در ادامه آیه به این نکته اشاره شده و قوم لوط را به گناه‌کاری و نافرمانی خداوند توصیف شده‌اند. تعبیر «خبائث» به صورت جمع اشاره به این است که آن قوم شقی علاوه برگناه [[لواط]] به گناهان دیگری نیز آلوده و گرفتار بودند. همچنین تعبیر «فاسقین» بعد از عبارت «قوم سوء» ممکن است اشاره به این باشد که آنها هم نسبت به قوانین الهی نافرمانی داشتند و هم از نظر عرف مردم، افرادی پست و آلوده و خطاکار بودند.<ref>{{پک|مکارم شیرازی|۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۴۵۸-۴۶۰|ج=۱۳}}</ref>
[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از مفسران شیعه گزارش می‌کند: [[قرآن]] در این آیه به این مطلب اشاره دارد که [[خداوند]] به لوط که یکی از بستگان [[ابراهیم]] و [[مؤمن]] به او بود، مقام [[نبوت]] و پیامبری عطا کرد. به گزارش مکارم، لوط از پیامبرانی است که معاصر با ابراهیم بود و با او به سرزمین [[شام]] مهاجرت کرد. سپس در «[[شهر سدوم]]» آمد تا مردم آن منطقه را از [[گناهان]] بزرگی که آلوده آن بودند؛ [[هدایت]] کند. لوط نیز برای این قوم منحرف و [[گناه|گناه‌کار]] بسیار تلاش کرد، اما اثری در آنها نداشت. سرانجام نیز آن قوم بدکار به [[عذاب]] الهی گرفتار شده و به کلی نابود شدند و تنها خانواده لوط (به جز همسرش) در امان ماندند. در ادامه آیه به این نکته اشاره شده و قوم لوط را به گناه‌کاری و نافرمانی خداوند توصیف شده‌اند. تعبیر «خبائث» به صورت جمع اشاره به این است که آن قوم شقی علاوه برگناه [[لواط]] به گناهان دیگری نیز آلوده و گرفتار بودند. همچنین تعبیر «فاسقین» بعد از عبارت «قوم سوء» ممکن است اشاره به این باشد که آنها هم نسبت به قوانین الهی نافرمانی داشتند و هم از نظر عرف مردم، افرادی پست و آلوده و خطاکار بودند.<ref>{{پک|مکارم شیرازی|۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۴۵۸–۴۶۰|ج=۱۳}}</ref>


== شأن نزول و ترتیب ==
== شأن نزول و ترتیب ==
خط ۳۹: خط ۳۹:
{{ناوبری آیات}}
{{ناوبری آیات}}
{{قرآن}}
{{قرآن}}
{{درجه‌بندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=خیر|نیازمند تصویر=بله|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامه‌ها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}}


[[رده:آیه‌های مکی قرآن]]
[[رده:آیه‌های مکی قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۲:۲۸

آیه ۷۴ سوره انبیاء
مشخصات قرآنی
نام سورهانبیاء
تعداد آیات سوره۱۱۲
شماره آیه۷۴
شماره جزء۱۷
شماره حزب۶۶
اطلاعات دیگر
{{{page}}}
{{{page}}}
آیه قبل
آیه بعد
{{{page}}}
{{{page}}}

آیه ۷۴ سوره انبیاء، هفتاد و چهارمین آیه از بیست و یکمین سوره قرآن است. این آیه را از آیات مکی دانسته‌اند. در آیه موردبحث، به پیامبری لوط و بخشی از سرگذشت او اشاره شده است.

متن

متن آیه را فخر رازی، از مفسران سنی مذهب و محمدحسین طباطبایی، مفسر شیعه، چنین گزارش کرده‌اند:[۱][۲]

 وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ ۗ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ آیهٔ ۷۴ از سورهٔ ۲۱ 

ترجمه

محمدگل گمشادزهی، مترجم سنی حنفی مذهب در ترجمه آیه آورده است:[۳]

«و به لوط حکمت و دانش عطا کرديم، و او را از شهر و دياري که (مردمانش) کارهاي زشت مي‌کردند، رهايي بخشيديم، بي‌گمان آنان مردمان گناهکاري بودند»

بهاءالدین خرمشاهی، مترجم شیعه امامی مذهب در ترجمه این آیه آورده است:[۴]

«و به لوط حکمت و علم بخشیدیم و از شهری که اهلش پلیدکاری می‌کردند، نجاتش دادیم، که آنان مردمی پلید و نافرمان بودند»

محتوا

مکارم شیرازی از مفسران شیعه گزارش می‌کند: قرآن در این آیه به این مطلب اشاره دارد که خداوند به لوط که یکی از بستگان ابراهیم و مؤمن به او بود، مقام نبوت و پیامبری عطا کرد. به گزارش مکارم، لوط از پیامبرانی است که معاصر با ابراهیم بود و با او به سرزمین شام مهاجرت کرد. سپس در «شهر سدوم» آمد تا مردم آن منطقه را از گناهان بزرگی که آلوده آن بودند؛ هدایت کند. لوط نیز برای این قوم منحرف و گناه‌کار بسیار تلاش کرد، اما اثری در آنها نداشت. سرانجام نیز آن قوم بدکار به عذاب الهی گرفتار شده و به کلی نابود شدند و تنها خانواده لوط (به جز همسرش) در امان ماندند. در ادامه آیه به این نکته اشاره شده و قوم لوط را به گناه‌کاری و نافرمانی خداوند توصیف شده‌اند. تعبیر «خبائث» به صورت جمع اشاره به این است که آن قوم شقی علاوه برگناه لواط به گناهان دیگری نیز آلوده و گرفتار بودند. همچنین تعبیر «فاسقین» بعد از عبارت «قوم سوء» ممکن است اشاره به این باشد که آنها هم نسبت به قوانین الهی نافرمانی داشتند و هم از نظر عرف مردم، افرادی پست و آلوده و خطاکار بودند.[۵]

شأن نزول و ترتیب

به گزارش فرهنگ‌نامه علوم قرآن، سوره انبیاء، بیست و یکمین سوره قرآن است. این سوره را در ترتیب نزول، هفتاد و سومین سوره نازل شده بر پیامبر اسلام دانسته‌اند که پس از سوره ابراهیم و پیش از سوره مومنون نازل شد. از مجموع آیات این سوره، چهار آیه (آیات ۵۲ تا ۵۵) از آن را مدنی و الباقی را مکی دانسته‌اند. در سوره انبیاء، دو یا سه آیه ناسخ یا منسوخ گزارش کرده‌اند.[۶]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • خرمشاهی، بهاءالدین (۱۳۹۳). ترجمه قرآن کریم استاد خرمشاهی (به فارسی-عربی). قم: موسسه تبیان.
  • دفتر تبلیغات اسلامی (۱۳۸۸). فرهنگ‌نامه علوم قرآن. تهران: دفتر تبلیغات اسلامی.
  • رازی، محمد بن عمر (۱۴۲۰). مفاتیح الغیب، تفسیر کبیر. سوم (به عربی). بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
  • گمشادزهی، محمدگل (۱۳۹۴). ترجمه معانی قرآن کریم. به کوشش کتابخانه عقیده. مجموعه موحدین.
  • طباطبایی، محمدحسین (۱۳۹۵). ترجمه تفسیر المیزان. ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
  • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب اسلامیه.