آیه ۴ سوره ص: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر بصری پیوندهای ابهامزدایی |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات آیه}} | {{جعبه اطلاعات آیه}} | ||
'''آیه ۴ سوره ص''' چهارمین [[آیه]] از سی و هشتمین [[سوره قرآن]] است و از آیات [[مکی و مدنی|مکی]] آن بهشمار میآید. | '''آیه ۴ سوره ص''' چهارمین [[آیه]] از سی و هشتمین [[سوره قرآن]] است و از آیات [[مکی و مدنی|مکی]] آن بهشمار میآید. این آیه به برخورد [[کافران]] در برابر دعوت [[پیامبر اسلام]] به [[اسلام]] اشاره شده است. | ||
== متن == | == متن == | ||
| خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== محتوا == | == محتوا == | ||
[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از مفسران شیعه | [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از مفسران شیعه گزارش میکند: درباره این آیه [[شأن نزول|شأن نزولی]] در ''[[تفسیر قمی|تفسیر علی بن ابراهیم]]'' به این مضمون آمده است که پس از آشکار شدن دعوت [[محمد]] به آیین جدید در [[مکه]]، گروهی از سران [[قریش]] به نزد [[ابوطالب]] رفتند و گفتند: «برادرزادهات ما را سبک مغز خوانده و به خدایان ما ناسزا میگوید. جوانان ما را فاسد کرده و در میان ما تفرقه انداخته است. اگر این کارها به خاطر کمبود مالی است، ما آن قدر مال برای او جمعآوری میکنیم که ثروتمندترین مرد قریش شود و حتی حاضریم او را به ریاست برگزینیم.» هنگامیکه ابوطالب این پیام و سخنان را برای محمد بیان کرد، او در جواب گفت: «اگر آنها خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند من به آن تمایل ندارم، ولی (به جای این همه وعدهها) یک جمله، با من موافقت نمایند تا در سایه آن بر عرب حکومت کنند، و غیر عرب نیز به آیین آنها درآیند، و آنها سلاطین [[بهشت]] خواهند بود!» وقتی ابوطالب پیام محمد را به آنها رساند، آنها گفتند حاضریم به جای یک جمله، ده جمله را بپذیریم، (منظور او کدام جمله بوده است؟) پیامبر به آنها گفت: گواهی دهید که معبودی جز [[الله]] نیست و من [[رسول]] [[خدا]] هستم. آنها از شنیدن این سخن وحشت کرده و گفتند: ما ۳۶۰ خدا را رها کنیم و به سراغ یک خدا برویم، چه چیز عجیبی؟! در اینجا بود که این آیه و آیات بعدی آن نازل شد.» به گزارش مکارم، در [[تفسیر مجمع البیان|''تفسیر مجمع البیان'']] نیز همین شأن نزول با کمی تفاوت نقل شده است که در آخر آن چنین آمده؛ پیامبر در حالیکه اشک از چشمانش جاری بود، به ابوطالب گفت: «ای عمو! اگر اینها خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپم قرار دهند تا دست از این سخن بردارم، هرگز چنین نخواهم کرد. مگر اینکه این سخن را در جامعه نفوذ دهم یا در راه آن کشته شوم. هنگامی که ابوطالب این سخن را شنید؛ گفت: «به دنبال برنامه خود باش به [[خدا]] [[سوگند]] که من هرگز دست از یاری تو بر نخواهم داشت.» به گفته مکارم، کافران [[تکبر|متکبر]] و [[مغرور]] از اینکه [[پیامبر]]، انسانی مانند آنها و از میان خود آنان است؛ تعجب کردند و میگفتند چرا [[فرشتهای]] از آسمان نازل نشده و بشر بودن پیامبر را نقطه ضعف او میدانستند. گاهی نیز پافراتر گذاشته و به پیامبر نسبت [[سحر]] و [[دروغ]] میدادند و میگفتند: «او ساحر دروغگویی است.» به باور او، نسبت سحر را از این جهت میدادند که [[معجزات]] غیرقابل انکار و نفوذ فوقالعاده در افکار را از پیامبر مشاهده میکردند و نسبت دروغ نیز از این رو بود که پیامبر بر ضد سنتهای [[خرافی]] و افکار نادرست کافران قیام کرده و علیه آنان سخن میگفت و مردم را به سوی خدا دعوت و [[هدایت]] میکرد.<ref>{{پک|مکارم شیرازی|۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۲۱۳-۲۱۶|ج=۱۹}}</ref> | ||
== شأن نزول و ترتیب == | == شأن نزول و ترتیب == | ||
نسخهٔ ۷ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۱۴
| مشخصات قرآنی | |||||
|---|---|---|---|---|---|
| نام سوره | ص | ||||
| تعداد آیات سوره | ۸۸ | ||||
| شماره آیه | ۴ | ||||
| شماره جزء | ۲۳ | ||||
| شماره حزب | ۹۱ | ||||
| اطلاعات دیگر | |||||
|
|
||||
آیه ۴ سوره ص چهارمین آیه از سی و هشتمین سوره قرآن است و از آیات مکی آن بهشمار میآید. این آیه به برخورد کافران در برابر دعوت پیامبر اسلام به اسلام اشاره شده است.
متن
متن آیه را فخر رازی، از مفسران سنی مذهب و محمدحسین طباطبایی، مفسر شیعه، چنین گزارش کردهاند:[۱][۲]
وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ ۖ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَٰذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ
![]()
![]()
ترجمه
محمدگل گمشادزهی، مترجم سنی حنفی مذهب در ترجمه آیه آورده است:[۳]
«و در شگفتند از این که بیم دهندهای از خودشان بهسویشان آمده است و کافران گفتند: این جادوگری دروغگوست»
بهاءالدین خرمشاهی، مترجم شیعه امامی مذهب در ترجمه این آیه آورده است:[۴]
«و شگفتی میکردند که [پیامبر] هشداردهندهای از خودشان به سراغ آنان آمده است، و کافران گفتند این جادوگر دروغزن است»
محتوا
مکارم شیرازی از مفسران شیعه گزارش میکند: درباره این آیه شأن نزولی در تفسیر علی بن ابراهیم به این مضمون آمده است که پس از آشکار شدن دعوت محمد به آیین جدید در مکه، گروهی از سران قریش به نزد ابوطالب رفتند و گفتند: «برادرزادهات ما را سبک مغز خوانده و به خدایان ما ناسزا میگوید. جوانان ما را فاسد کرده و در میان ما تفرقه انداخته است. اگر این کارها به خاطر کمبود مالی است، ما آن قدر مال برای او جمعآوری میکنیم که ثروتمندترین مرد قریش شود و حتی حاضریم او را به ریاست برگزینیم.» هنگامیکه ابوطالب این پیام و سخنان را برای محمد بیان کرد، او در جواب گفت: «اگر آنها خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند من به آن تمایل ندارم، ولی (به جای این همه وعدهها) یک جمله، با من موافقت نمایند تا در سایه آن بر عرب حکومت کنند، و غیر عرب نیز به آیین آنها درآیند، و آنها سلاطین بهشت خواهند بود!» وقتی ابوطالب پیام محمد را به آنها رساند، آنها گفتند حاضریم به جای یک جمله، ده جمله را بپذیریم، (منظور او کدام جمله بوده است؟) پیامبر به آنها گفت: گواهی دهید که معبودی جز الله نیست و من رسول خدا هستم. آنها از شنیدن این سخن وحشت کرده و گفتند: ما ۳۶۰ خدا را رها کنیم و به سراغ یک خدا برویم، چه چیز عجیبی؟! در اینجا بود که این آیه و آیات بعدی آن نازل شد.» به گزارش مکارم، در تفسیر مجمع البیان نیز همین شأن نزول با کمی تفاوت نقل شده است که در آخر آن چنین آمده؛ پیامبر در حالیکه اشک از چشمانش جاری بود، به ابوطالب گفت: «ای عمو! اگر اینها خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپم قرار دهند تا دست از این سخن بردارم، هرگز چنین نخواهم کرد. مگر اینکه این سخن را در جامعه نفوذ دهم یا در راه آن کشته شوم. هنگامی که ابوطالب این سخن را شنید؛ گفت: «به دنبال برنامه خود باش به خدا سوگند که من هرگز دست از یاری تو بر نخواهم داشت.» به گفته مکارم، کافران متکبر و مغرور از اینکه پیامبر، انسانی مانند آنها و از میان خود آنان است؛ تعجب کردند و میگفتند چرا فرشتهای از آسمان نازل نشده و بشر بودن پیامبر را نقطه ضعف او میدانستند. گاهی نیز پافراتر گذاشته و به پیامبر نسبت سحر و دروغ میدادند و میگفتند: «او ساحر دروغگویی است.» به باور او، نسبت سحر را از این جهت میدادند که معجزات غیرقابل انکار و نفوذ فوقالعاده در افکار را از پیامبر مشاهده میکردند و نسبت دروغ نیز از این رو بود که پیامبر بر ضد سنتهای خرافی و افکار نادرست کافران قیام کرده و علیه آنان سخن میگفت و مردم را به سوی خدا دعوت و هدایت میکرد.[۵]
شأن نزول و ترتیب
به گزارش فرهنگنامه علوم قرآن، سوره ص، سی و هشتمین سوره قرآن است. این سوره را در ترتیب نزول، سی و هشتمین سوره نازل شده بر پیامبر اسلام دانستهاند که پس از سوره قمر و پیش از سوره اعراف نازل شد. این سوره را مکی دانستهاند. در سوره ص، دو یا یک آیه ناسخ یا منسوخ گزارش کردهاند. آیه ۲۴ این سوره سجده مستحب دارد.[۶]
پانویس
ارجاعات
- ↑ رازی، تفسیر کبیر، ۲۷: ۳۶۷.
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۷: ۲۷۳.
- ↑ گمشادزهی، ترجمه معانی قرآن کریم، ۴۵۳.
- ↑ خرمشاهی، ترجمه خرمشاهی، ۴۵۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۹: ۲۱۳-۲۱۶.
- ↑ دفتر تبلیغات اسلامی، «سوره ص»، فرهنگنامه علوم قرآن، ۲۹۶۰.
منابع
- خرمشاهی، بهاءالدین (۱۳۹۳). ترجمه قرآن کریم استاد خرمشاهی (به فارسی-عربی). قم: موسسه تبیان.
- دفتر تبلیغات اسلامی (۱۳۸۸). فرهنگنامه علوم قرآن. تهران: دفتر تبلیغات اسلامی.
- رازی، محمد بن عمر (۱۴۲۰). مفاتیح الغیب، تفسیر کبیر. سوم (به عربی). بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
- گمشادزهی، محمدگل (۱۳۹۴). ترجمه معانی قرآن کریم. به کوشش کتابخانه عقیده. مجموعه موحدین.
- طباطبایی، محمدحسین (۱۳۹۵). ترجمه تفسیر المیزان. ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
- مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب اسلامیه.